- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
یکى از عوامل مهم در شکلگیرى رفتارها، افکار، نگرشها، احساسات، آرزوها و به طور کلى شخصیت نوجوانان، ارتباط با دوستان و همسن و سالان است.
به طور نسبى میتوان گفت که در شش سال اول زندگى، خانواده، در شش سال دوم، معلمان و در شش سال سوم زندگى، همسالان و دوستان بیشترین نقش را در تربیت و شکلگیرى شخصیت هر فرد ایفا میکنند. بدیهى است که برقرارى رابطه با دوستان و هم قطاران در هر دورهاى از زندگى واجد اهمیت است.
اما در دوره نوجوانى با توجه به ویژگیها و رفتارهایى که توام با نوجوانى است، به ویژه این که آنها خواهان مستقل شدن از خانواده، اثبات وجود و کسب هویتاند، اهمیتى مضاعف پیدا میکند. در این سلسله مقالات به تشریح ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم.
دوستیابى در دوره نوجوانى
نوجوانى سن رفاقت و دوران دوستیهاست. نوجوانان در این سن عاشق دوستى و رفاقتاند. گاهى دوستیهاى آتشینى در این دوران پدید میآید که باعث مشکلاتى میشود. دوستى در این سن، بیشتر سطحى و کمتر عمیق است. با این حال، گاهى شدت دوستى و وابستگى به حدى است که نوجوان خانواده خود را رها میکند و حتى حاضر است براى دوست خود جانش را فدا نماید.
هراس از گمنامى و تنهایى، نوجوان را بر میانگیزد تا خود را در ارتباط با گروه همسالان قرار دهد. رنج ناشناخته ماندن، آن چنان او را تحت تاثیر قرار میدهد که براى احساس تعلق به گروه بیشترین فعالیت را از خود بروز میدهد. همبستگى گروهى در این دوره قویتر از سایر مراحل زندگى است و غالبا به عنوان یک شاخص موفقیت براى اکثر نوجوانها محسوب میگردد.
نیاز به تعلق به گروه به مفهوم پذیرش و قبول گروه مورد نظر نوجوانان است. هر نوع رویدادى که بر این پذیرش اثر گذارد، نوجوان را دچار تزلزل، بیکفایتى و بیاعتمادى نسبت به خود خواهد کرد. در مواردى، نوجوان سرخورده از گروه به باندها و گروههاى ناسالم اجتماعى میپیوندد تا بر تنهایى و عدم تعلق اجتماعى خویش فائق آید.
دوستیهاى دوران بلوغ، یعنى آغاز نوجوانى، اغلب میان دو نفر به وجود میآیند و گاه موجب مختل شدن رشد اجتماعى شده، پیوستن به گروه را دشوار میسازند. در میان نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ ساله اغلب دیده شده است که بهطور مرتب از جانب یک «بهترین دوست» به سوى دیگرى میروند و رفیق عوض میکنند (بیابانگرد،۱۳۷۶).
هر چند این جدایى در ابتدا دردناک است، با یافتن جانشین درمان میپذیرد. نوجوانان، به ویژه نوجوانان دختر، نیاز به دوست داشتن و مورد علاقه بودن را در رویا و تخیل ارضاء میکنند، زیرا در رویا میتوانند بدون هیچگونه واهمه خود را به دست غلیان احساس بسپارند و با نسبت دادن کلیه خوبیها و زیباییها به خود، کمبودهاى واقعى را جبران کنند.
جذب گروهى و پذیرفته شدن در جمع دوستان براى نوجوانان اهمیت فراوان دارد و لذا باید هر گونه انزوا و کنارهگیرى را در دوره نوجوانى به دقت مورد بررسى قرار داد و علت آن را جویا شد. شاید علت انزوا، نداشتن مهارت اجتماعى باشد یا احساس خطاکارى و اشتباه و احساس بیارزشى آن را ایجاد کند که در این صورت آموزش مهارتهاى ارتباطى میتواند به نوجوان کمک کند تا در جمع پذیرفته شود و خود را ابراز دارد.
بر اساس نتایج یک مطالعه(۱۳۷۲)، ۶۲ درصد دانشآموزان راهنمایى ناحیه ۳ اصفهان از گروه همسال، الگو پذیرفتهاند. ۷۲ درصد در گذران اوقات فراغت و ۷۵ درصد در الگوى درس خواندن از گروه همسالان پیروى کرده، ۴۸ درصد مانند پدر، ۶۰ درصد مانند معلم تربیتى و ۷۳ درصد مانند بهترین معلم خود رفتار میکنند. مقایسه پسران و دختران نشان داد که پسران بیش از دختران تحت تاثیر گروه همسالان خود بودهاند.
این تفاوت را میتوان به امکان تعامل بیشتر پسران با گروه همسالان در جامعه ما نسبت داد. دختران بیش از پسران به خاطر همسالان خود دست از خواستهاى خویش بر میدارند.
منابع
احمدى احمد؛ روانشناسى نوجوانان و جوانان؛ نشر رودکى؛ تهران ۱۳۷۲.
بیابانگرد اسماعیل؛ روانشناسى نوجوانان؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامى؛ تهران ۱۳۷۶.