کرامت انسان
هدفمندی خلقت و جهتدار بودن زندگی انسان و برخورداری او از کرامتی خاص، که سراسر ابعاد وجودش را در بر میگیرد و در مجموعه نظام آفرینش با برخورداری از این کرامت، او را نسبت به سایر شئون جمادی، نباتی و حیوانی زندگی متمایز میسازد، و رسالتی عظیم مابین «انّا للّه» تا «انّا الیه راجعون»(۱) بر عهده وی قرار میدهد، که تحقق آن با بیبندوباری و آزادزیستی و رهایی از قیود اخلاقی، سازگاری ندارد.
و چون انسان در مسیر زندگی، حرکتش به سوی کمال مطلق است، بر این اساس به همسر خویش در زندگی مشترک به مثابه یک انسان مکمل، یک روح تعالی بخش، یک مبدأ آرامش در مسیری هدفمند و حساب شده مینگرد، و زندگی زناشویی مبدأ تحول شخصیت اوست، در این تحول باید به گونهای حرکت کند که عقل بر نفس (نفس اماره) غالب آید نه به عکس، که در این صورت حرکت او سیر نزولی دارد نه سیر صعودی. او در کنار همسر خویش طمأنینه و آرامشی را میجوید تا نفس انسانی را ارتقا دهد، و صورت «امّاره» به «لوّامه» و از آن معبر به نفس «مطمئنّه» برسد. او بر سر راه پر فراز و نشیب زندگی موانع و مشکلات فراوان دارد در این مسیر دشوار حرکت به تنهایی میسور نیست و خالق حکیم ازدواج را وسیله سکونت و آرامش برای زن و مرد قرار داد، تا در سایه تحقق آن هر دو به غایت خلقت خویش برسند.
«خانه محضر حق»
خانه و کانون گرم آن، محضر خدای رحمان است لذا اعمال و کردار هر یک از زوجین، مورد توجه حضرت حق بوده و با حسابمندی دقیق ثبت و ضبط میگردد، و به فعل و نیت ارزشمند، آثار مفید بر آن مترتب میگردد. به تعبیر قرآن کریم «وَ البَلَدُ الطیّبُ یَخرُجُ نباتُهُ بِاِذنَ رَبّهِ و الّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ اِلّا نَکدا»(۲) سرزمین پاکیزه به اذن پروردگارش ثمره و حاصل خوب و با برکت ببار میآورد، اما سرزمینهای شورهزار و خبیث، حاصلش جز چیزی کمارزش و بیفایده نخواهد بود. بر همین اساس، بنای خانواده بر پایه پاکی و پاکیزگی زوجین شکل میگیرد، و مبنای تکوین فرزندان در اسلام بر طهارتی است که بر دو پایه وراثت و تربیت شکل میگیرد؛ و هم فاعلیت فاعل و هم قابلیت قابل در این طهارت مؤثر است. لذا خداوند میفرمایند: «الطیّباتُ للطیّبینَ و الطیّبونَ لطیّبات»(۳) و رعایت اصل کفویت، از اصول عمده در انتخاب همسر است،
و بر همین مبنا در جای جای دستوالعملهای مربوط به خانواده زن و مرد را از خیانتها و شرارتها بر حذر، و آنان را به سوی حیات طیبه که هدف زندگی بر پایه آن است سوق میدهد، مثلاً در دنباله کلام نورانی «وَ اُحْضِرَت الانفس الشح»(۴) و نفی انسان از صفات مذموم میفرماید: «وَ اِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَاِنَّ اللّه َ کانَ بِما تَعملونَ خَبیرا»(۵) اگر شما از بخل بپرهیزید و احسان پیشه سازید و تقوی کسب نمایید، خداوند بر اعمال شما حاضر و ناظر و آگاه است. زیرا در محضر او هیچ چیزی محو نمیشود و هر کاری اثر خود را بر جای میگذارد، اگر چه در ظاهر شاهدی بر آن نباشد، لیک چون خالق هستی و مراقبان او شما را تحت مراقبت دارند، و در محکمه عدل او پاداش کردار، محفوظ و به اندازه اندکی بیعدالتی نیست؛ لذا این توجه به حضور در محضر حق به انسان انگیزه عمل شایسته را عطا میکند.
اولویت مصالح خانواده
اگر زن و مردی پس از پیوند ازدواج، به عللی زوج خویش را مطابق با معیارهای خویش نیافتند؛ ولی به خاطر مصالح خانواده و ارزشگذاری به اصول این پیوند، علیرغم میل باطنی خویش کراهت و بیمیلی نسبت به زوج خویش نشان ندادند و در حفظ این بنا و مصالح آن کوشیدند، به دلیل توجه و گذشت و ترجیح مصالح خانواده بر خواسته های شخصی، خداوند کریم دریچهای از خیرات و برکات را به سوی آنان میگشاید، چنانچه در سوره نساء بعد از تأکید بر خوشرفتاری نسبت به همسران و امر به «عاشِرُوهُن بِالمِعْرُوف» میفرماید: «فَاِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی اَن تَکْرَهُوا شَیئا وَ یَجْعَلَ اللّه ُ فیه خَیرا کَثیرا»(۶)
اشاره به این که اگر به جهاتی از همسران و زنان خود رضایت کامل ندارید و نسبت به ایشان کراهت و ناخوشایندی در دل شماست، از ابراز آن و به کدورت کشاندن کانون گرم خانواده بپرهیزید، و شیوه سازش و مدارا و معاشرت نیکو را مرام خویش سازید، که اگر این گونه عمل کردید، پروردگار شما به جبران این عمل ارزشمند، خیرات و برکات و سود فراوان را نصیب شما میگرداند که از آن جمله، اعطای فرزندانی صالح و شایسته و برکات دیگری است، و آثار کسب رضایت پروردگار را در ایجاد گرمی و صفا در خانواده مییابد.
حاکمیت این فرهنگ قرآنی در ایجاد همراهی و همدلی زوجین و هموار ساختن مسیر زندگی تأثیر مستقیم دارد، و آنان را یاری مینماید تا در بروز اختلافات و رخدادها عجولانه تصمیم نگیرند، و فرار را بر قرار ترجیح، و گسستگی را بر پیوستگی غالب ننمایند، بلکه از آن جهت که رضایت حق را در استمرار و استحکام این پیوند میبینند، در برقراری صلح و آشتی تلاش نموده و مقاوم و استوار مشکلات را از پیش روی بر میدارند، و به ایجاد تفاهم و اتحاد و همدلی و یک سویی فکر میکنند نه به جدایی و انحلال و از هم پاشیدگی. و امروز یکی از بلاهای خانمانسوزی که به جان خانواده افتاده عدم توجه به این اصل قرآنی است، و زمینه بسیاری از نابسامانیهای خانه و خانواده و تصمیمگیریهای ناپخته و عجولانه نسبت به جدایی و طلاق از همین جا آغاز میگردد.
امروزه بیتوجهی سردمداران و مدافعین حقوق خانواده، به ریزبینیها و دقتنظرهایی که شریعت در اصلاح ساختار خانواده دارد، و نیز یکسو نگری و توجه خاص به ابعاد مادی زندگی و استیفای حقوق صرف بر مبنای نگرشهای فمینیستی، بیتوجهی به ارزشهای اخلاقی و مصالح خانوادگی، نادیدهانگاری نیازهای عاطفی و احساسی انسانها، غفلت از عواقب سوء و عوارض ناشی از جدایی و طلاق، عدم توجه به بیسرو سامانی و سرگشتگی افراد خانواده بعد از انحلال نکاح، همه و همه عواملی است که خانه و خانواده را در پرتگاه سقوط کشانده و هر روز بر مشکلات جوامع در این زمینه میافزاید، و رویکرد به سوی این فرهنگ متأسفانه جوامع شهری ما را شدیدا مورد تهدید قرار میدهد.
بنا بر گزارشی که از سوی سازمان ثبت اسناد در پایان سال ۷۷ در یکی از روزنامهها درج گردیده، در زمینه آمار طلاق و ازدیاد آن این چنین ذکر شده: آمار سال گذشته نشان میدهد که در مقابل هر یکصد دختر و پسری که با هم ازدواج کردهاند، حدود ۱۲ زن و مرد طلاق گرفتهاند، و در بهمن ماه سال (۷۷) در تهران ازدواجها چهار برابر طلاقها بوده، یعنی در مقابل هر ۴ ازدواج یک طلاق، این آمار میگوید: در بهمن ماه این سال در تهران (۵۶۳۰) زن و مرد پیوند زناشویی بستهاند و در همین مدت (۲۰۲۰) زن و مرد با مراجعه به دفاتر خواستار جدایی شدهاند.
آیا این خطر، نگرانکننده نیست، و آیا نسل جوان ما که در آستانه ازدواج هستند به چه نوع آموزشهایی احتیاج دارند؟ آیا آموزش رموز اخلاقی و تربیتی در خانواده کمتر از آموزش مسایل بهداشتی آنان است؟ و آیا زندگی زناشویی یک بازی کودکانه است که ما فقط ابزار مادی زندگی را در اختیارشان بگذاریم و فکر کنیم زندگی یعنی فرش و پرده و صندلی و میز و یخچال و … ولی از آموزش محتوای زندگی غافل بمانیم؟ آیا لزوم آموزش رموز رفتاری در خانه و خانواده و کلیدهای حسن ارتباط و تفاهم در مقاطع خاصی که جوان در آستانه ازدواج است ضروری نیست؟ و آیا قوام بخشیدن بر سنتهای حسنه مذهبی و ملی در کنار روند توسعه صنعتی زندگی بر ما لازم نیست؟
و آیا پدران و مادران در انتقال الگوهای رفتاری نیاز به چه تعلیماتی دارند؟ همه اینها اموری است که ما باید مجدّانه در حرکت فرهنگی جامعه یک به یک را دنبال و در ابقا و احیای ارزشهای الهی در خانه و خانواده بکوشیم.
پینوشتها
۱-بقره/۱۵۶٫
۲-اعراف/۵۸
۳-نور/۲۶
۴-نساء/۱۲۸
۵-همان
۶-نساء/۱۹
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سازا