مقصر کیست؟ پنج هشدار زودهنگام در اقتصاد خانواده
آیا فکر کردن به وضعیت مالی شخصی، باعث نگرانی، دل آشوب و یا ناراحتی شما میشود؟ اکثر ما این طور هستیم و هنگام مواجهه با مسائل مالی سعی میکنیم یا خیالپردازی کنیم یا این که با مشغول کردن فکر خودمان به مسائل دیگر امروز را به فردا برسانیم و عمر خود را بگذرانیم به هر وجهی.
شاید یکی از دلایل این که مسائل مالی شخصی حل نمیشود یا تعداد حل شدنهای آن کم است، این است که همه ما در همه جای دنیا، دوست داریم که تقصیر را به گردن دیگران، پولدارها، زالوهای اقتصادی، پدرانشان و سران حکومت و دشمنان خارجی و هزار عامل دیگر بیاندازیم.
اگر به نظر و مصاحبههای مردم عادی در آستانه انتخابات در کشورهای پیشرفته هم مراجعه شود، میتوان دید که آنها هم با این مسائل دست به گریبانند و راه حل آن را از دولت مردان یا نمایندههای مجلس میخواهند.
ترکیه در برابر یونان
شاید کم و بیش اخبار اوضاع و احوال اقتصادی یونان را شنیده اید که چقدر اوضاع بیکاری در آن خراب است و مردم باید سالها ریاضت اقتصادی بکشند تا وضعیت به حالت اول برگردد. بگذارید مقایسه ی سادهای را بین ترکیه و یونان انجام دهیم. این دو کشور تقریبا در شرایط آب و هوایی و جمعیتی مشابهی هستند با این تفاوت که یونان از طرف اتحادیه اروپا حمایت میشود و جاذبههای توریستی آن قابل مقایسه با ترکیه نیست (گردشگری یکی از مهمترین قطبهای درآمدی این دو کشور است). چگونه شد که در همین چند سالی که یونان رو به ورشکستگی مالی میرفت و نهایت به آن هم دچار شد، ترکیه روز به روز گامهای بهتری برداشت و اکنون رشد اقتصادی، آن قدر به آنها اعتماد به نفس داده که نه تنها حلّال مشکلات خاورمیانه و جهان اسلام شده اند بلکه عضویت در اتحادیه اروپا را هم پیگیری نمیکنند.
در اینجا میخواهم درسی را که از بالا آموخته ایم، در زندگی شخصی خود به بوته آزمایش بگذاریم و با توجه به آن بفهمیم که آیا نشانههایی از خطرات مالی ما را تهدید میکند یا نه. این نشانهها از بد به خوب مرتب شدهاند یعنی هر چه به مورد پنج، نزدیکتر شویم، بحران جدیتر است و بایستی زودتر دست به کار شد:
۱. بدون پس انداز باشید
اگر پس اندازی برای زمانهای اضطراری نداشته باشید، نشانه بدی است و این موضوع با هر وضعیت درآمدی، غیر قابل توجیه است. پس انداز و رشد دادن آن علاوه بر اعتماد به نفس، پشتیبانی از هزینههای ناخواسته زندگی و نهادینه کردن عادات خوب، اولین گام برای سرمایه گذاری و کسب درآمد به جز حقوق ماهیانه است. در مطالب بعدی به راهکارهای شروع و افزایش پس انداز پرداخته میشود.
۲. تمام درآمد خود را خرج کنید.
تمام درآمد، صرف مخارج ماهیانه میشود و در آخر ماه، بالانس مالی شما صفر-صفر است. این حالت هشداری است که بایستی به آن توجه کرد. در شرایط فعلی اقتصادی، این مرحله به سرعت به مراحل بعدی تبدیل میشود.
۳. استانداردهای زندگی رو به کاهش باشد
پرسش: کشور ما در حال حاضر، شرایط ویژهای دارد. چطور ممکن است با افزایش ۱۰ درصدی حقوق، هزینههای ۱۰۰ درصدی افزایش اقلام اساسی زندگی جبران شود؟
پاسخ: اقتصاد ایران در سی سال گذشته به همین ترتیب بوده و نوسانات شدید شاخصهای اقتصادی مانند ارز و تحریمها و ناکارآمدی مدیران به شدت بر کیفیت زندگی ما تاثیر گذاشته است. اما در این مطلب، هدف، مقصر کردن خودمان است یا به بیان بهتر، قبول مسئولیت صد در صد زندگی از طرف خودمان است. مثلا اگر از سال ۸۳ ماهیانه ۴۵ هزار تومان در یک حساب با سود روزشمار ۱۵ درصد گذاشته بودیم و سود آن را برداشت نمیکردیم، الان این پول به بیش از ۸ میلیون تومان رسیده بود. و سود ماهیانه آن در بانک ماهیانه ۱۳۵۰۰۰ تومان بود. آیا الان با سود ماهیانه این پول نمیتوان از برخی از کاهش استانداردهای زندگی مانند حذف شیر، ماهی، گوشت و یا حتی سفر جلوگیری کرد؟
پس اگر استانداردهای زندگی ما در حال کاهش است این نتیجه ی مستقیم عدم آینده نگری و از نشانههای خطرناک نزدیک بودن ورشکستگی مالی است.
۴. کم و بیش برای مخارج ماهیانه قرض کنید (هر چند به مقدار کم)
اگر نشانههای قبلی را بتوان از لحاظ زمانی نسبت به بروز مشکلات مالی (یا آنچه امروز میگویند: بحران اقتصادی) با فاصله فرض کرد، این مورد یک هشدار جدی در خصوص بروز مشکلات مالی است و نشانه ی آن است که کنترل حساب و کتاب از دست ما خارج شده و برای مخارج روزمره به اجبار بایستی قرض کرد و یا بدتر از آن وامهای با بهره گرفت.
۵. بدهیها رو به افزایش باشد
اگر به صورت مستمر در ۶ ماه یا یک سال گذشته، میزان بدهیها رو به افزایش باشد و حتی اگر این میزان ظاهرا کند و آرام باشد مانند بدهکار بودن به افراد مختلف و یا وام گرفتن برای رفع و رجوع هزینههای جاری زندگی، متاسفانه در آستانه ورشکستگی مالی قرار گرفته ایم و در این مورد، باید به سرعت وارد عمل شد و با اقدام سریع، کنترل زندگی اقتصادی را در دست گرفت.
آیا شما هم موردی از مراحل بالا را تجربه کرده اید؟ چطور از پس آن برآمده اید؟ چه تجارب منفی و مثبتی از این مراحل پنجگانه دارید؟
منبع: محمد جواد محبی؛ سایت یک ریال؛ (با اندکی تغییر)