سبک زندگی در ارتباط با نامحرم
برنامهها و راهبردهای تغییر سبک زندگی
تغییر فرهنگ دینی و تغییر در سبک زندگی، یکی از اهداف مهم بیگانگان محسوب میشود. این تغییر، در قالب جنگ نرم و بسیار هوشمندانه طراحی و برنامهریزی، و در برخی سطوح اجرایی شده و یا در حال اجرایی شدن است. برنامههایی که در آن، این نوع از سبک زندگی به تصویر کشیده میشود، در بلند مدت میتواند قبح بعضی از اعمال زشت و ناپسند از دید فرهنگ ایرانی را از بین برده و حرمت بسیاری از رابطهها را بشکند؛ حربهای که با کارگر افتادنِ آن، در آینده نام و بویی از سبک زندگی ایرانی-اسلامی نخواهیم دید. و به گرفتاریهای امروز جوامع غرب که انحطاط جامعه و خانواده در آن امری طبیعی است، دچار خواهیم شد.
حرکتهای فرهنگی بیگانگان در فضاهای چند رسانهای و سایبری؛ از قبیل، روزنامههای کثیرالانتشار ملی و محلی، سینما، تئاتر، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و هزاران عنوان دیگر؛ به نوعی اقدامات تخریبی به شمار میرود. این امکانات تبلیغی، یکی از بسترهای آسیبرسان به جامعه است. درصد قابل توجهی از خانوادههایی که از این امکانات بهره میبرند از فرزندان خود در برابر این تهدیدها چندان مراقبت نمیکنند و بیشترین چالشهای فرهنگی در درون این خانوادهها است. یکی از مسئولین، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال در این باره میگوید:” بر اساس نظرسنجیها انجام شده، حدود ۲۰ درصد بانوان و ۱۰ درصد آقایان سبک پوشش خود را متأثر از مشاهده تصاویر مربوط به پوشش دیگر اعضای شبکههای اجتماعی، اینترنتی، سینما، تلویزیون و…انتخاب میکنند.
همه نهادهای دینی و متولیان فرهنگی وظیفه دارند؛ فرصتها و تهدیدهای چند رسانهای تولید شده یا در حال تولید و شبکههای اجتماعی را؛ به مخاطبان جامعه اسلامی، خانوادهها، جوانان و نوجوانان معرفی کنند تا افراد ضمن استفاده از آنها، از آسیبهای عمومی و احتمالی در امان بمانند. بیراه نرفتهایم که برخی از مولدان چند رسانهای، با امکانات پیشرفته و جذاب به دنبال تغییر سبک زندگی دینی و اسلامی، به شیوه غیر دینی و سبک زندگی غربی گام بر میدارند. و هدفشان، تغییر اعتقاد دینی و ملی و سبک زندگی است.
از آنجایی که مبنای نظام و کشور ما اسلامی و دینی است، و نظام اسلامی بر دین مردم استوار است، دشمنان ما به دنبال ترویج بدحجابی و مفاسد اخلاقی و اجتماعی، هستند تا پایه نظام را سست کنند. ترویج بدحجابی، بیبندوباری، ابتذال و…؛ از جمله ابزارهای جدی بدخواهان دین و معنویت، در مقوله جنگ نرم است. هدف نهایی ین است که حکومت اسلامی در بین مردم پشتوانه دینی نداشته باشد.
حجاب و پوشش در ادیان
بر اساس منابع دینی، حجاب و پوشش در ادیان ابراهیمی(اسلام، یهود و مسیحیت) یک اصل مشترک است. از طرف دیگر، اکثر روشنفکران و صاحب نظران در تمام اعصار، معتقدند، حجاب، مایه صلابت روح زن است و حجاب گوهر زن است. با این اوصاف، چرا زنان جامعه اسلامی، زیبایی کاذب ناشی از بدحجابی را یکی از اصول زندگی خود میدانند؟
عدهای مدعی هستند که مقوله حجاب، یک امر انفرادی است و ربطی به جامعه ندارد. از همین رو در عرصه سینما و نمایش و خودنمایی اعتقاد به حضور شبه مانکنها در این عرصه دارند. و با ارائه برنامه مدون و منسجم اقدام به رواج بدحجابی، الفاظ نامناسب و شوخیهای زننده میکنند به گونهای که در زندگی روزمره نیز، بدحجابی و. ..عادی و امری معمولی تلقی شود.
نظریه روانشناسان
طبق نظرسنجیهای انجام شده و مطابق نظر روانشناسان، زنان و دخترانی که با لباسهای رنگارنگ و به اصطلاح مد روز و آرایشهای تند و آن چنانی وارد جامعه میشوند و خود را در مقابل دیدگان مردان نامحرم و بیگانه قرار میدهند، از نوعی بیماری روحی و روانی رنج میبرند و به دنبال مطرح کردن خود میباشند. به طور طبیعی بعضی زنان باور نادرستی نسبت به خود دارند و به نوعی خود را از قافله عقب میدانند. بنابراین برای جبران این ورشکستگی درونی و پر کردن خلأ عاطفی خویش، به روشهایی چون: خودآرایی و خودنمایی در قالب پوشیدن لباسهای مبتذل، آرایش و رنگ آمیزی، استفاده از انواع و اقسام وسایل آرایش روی میآورند آنها گمشده خود را از این طریق پیدا میکنند، و با این نوع اقدامات و حرکات، نه تنها خود را نابود کرده بلکه جامعه را به ورطه فساد اخلاقی میکشانند.
برخی زنان که از ارزشهای انسانی بویی نبردهاند، در تلاشند تا زیبایی و جاذبههای طبیعی زنانه خویش را به دیگران نشان دهند و از این طریق به کمبودها و عقدههای درونی خویش پاسخی داده باشند.
زنانی که همچون یک تابلوی زیبای نقاشی در معرض دید بینندگان بیمار قرار میگیرند، نه تنها نمیتوانند خریدار واقعی برای زیباییهای طبیعی خود به دست آورند، بلکه روز به روز مورد نفرت افراد جامعه قرار میگیرند و مردم متدین از آنها فاصله میگیرند، اگرچه ممکن است برخی افراد به آنها لبخند بزنند و آنها را به میهمانی و حضور در جشنواره به اصطلاح تقدیر و تقدیم جایزه سیمرغ بلورین، اسکار و… دعوت کنند؛ ولی اگر زنی در معرض تماشای هزاران نامحرم قرار گیرد و اگر خود را با طلا و نقره هم بپوشاند، باز هم نمیتواند، مقام و منزلت از دست رفته خویش را به دست آورد. لباسهای فاخر و گرانبها هرگز نمیتواند برای زنان، ارزشآفرین باشد، ارزشآفرینی را باید در مقوله حجاب بررسی کرد. در اینجا لازم است به بحث روابط دو جنس مخالف و بیان نظریات بایدها و نبایدهای روابط و پوشش، پرداخته شود.
روابط زن و مرد[۱]
در خصوص روابط دو جنس مخالف، دیدگاههای افراطی و تفریطی وجود دارد. برخی آن را تا حد روابط خواهر و برادر بالا برده و بر اساس آن، بیشترین آزادی را در این گونه ارتباطات روا میدانند. برخی دیگر به طور مطلق هر گونه ارتباط با غیر همجنس را ناصحیح قلمداد میکنند. در این میان، اسلام دین تعادل است و افراد جامعه اسلامی را به رعایت حد اعتدال در امور فراخوانده است: «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس؛[۲] همان گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید.» از سوی دیگر، خداوند متعال با حکمت خویش، مناسبات و روابط انسانی و از جمله روابط با جنس مخالف را به صحیحترین وجه ممکن ترسیم کرده است. از آنجا که ارتباط با نامحرم در قالب رفتارهایی چون نگاه، گفتگو و تماس بدنی متصور است، مباحث این بخش متمرکز بر این موارد خواهد بود.
نگاه
نگاه به تصاویر، افراد و یا مناظری که باعث تحریک شهوت میشود و انسان را از یاد خدا غافل میکند، از نظر خداوند متعال ممنوع دانسته شده و زنان و مردان با ایمان موظف شدهاند که چشم خود را از دیدن چنین صحنههایی فرو بندند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم…وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن؛[۳] به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند… و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند.» چشمپوشی از نگریستن به چنین دیدنیهایی، تأثیرات ارزشمندی همچون موارد زیر دارد:
زدودن زمینه شهوترانی
چشمپوشی از نگریستن به نامحرم، زمینه طغیان شهوت را از بین میبرد. به همین دلیل امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرماید: «نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْأَبْصَار؛[۴] فرو افکندن چشمان از گناه، چه بازدارنده خوبی از شهوات است.» و نیز فرمودند: «لیس یزنی فرجک إن غضضت طرفک»[۵] اگر نگاهت را مهار کنی، دامنت به زنا آلوده نمیشود. البته همچنان که مهار چشم از نگریستن به نامحرم زمینهساز مهار شهوت است، خودداری از مشاهده امور مرتبط با آن مانند لباس هم، زمینه چشمپوشی از مشاهده وی را فراهم میکند. چنانچه حضرت مسیح(علیه السلام) میفرماید: «لَا تَکونَنَّ حَدِیدَ النَّظَرِ إِلَی مَا لَیسَ لَک فَإِنَّهُ لَنْ یزْنِی فَرْجُک مَا حَفِظْتَ عَینَک فَإِنْ قَدَرْتَ أَنْ لَا تَنْظُرَ إِلَی ثَوْبِ الْمَرْأَهِ الَّتِی لَا تَحِلُّ لَک فَافْعَل؛[۶] نباید به چیزی که بر تو روا نیست، خیره نگاه کنی، زیرا تا وقتی که چشمت را حفظ کنی هرگز دچار زنا نمیشوی، و اگر توانستی به لباس زنی که نامحرم است نگاه نکنی، نگاه نکن.»
آسودگی خاطر
از آن جا که شخصی که صحنههای تحریککننده را میبیند، لزوماً به مشاهدههای خود نمیرسد، ولی نسبت به آنچه دیده دل مشغولی پیدا میکند، خاطری آشفته و پریشان خواهد داشت. در مقابل، کنترل نگاه، خاطری آسوده را برای فرد به ارمغان میآورد. از این رو، امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرماید: «مَنْ غَضَّ طَرْفُهُ أَرَاحَ قَلْبَه؛[۷] کسی که چشم (از محارم) فرو بندد، دل خویش را راحت کرده است.»
چشیدن طعم ایمان
توفیق چشیدن طعم ایمان و بندگی را به انسان عنایت میکند. حدیث امام صادق(علیه السلام) ناظر به همین مطلب است که میفرماید: «النَّظْرَهُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَکهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَیرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِیمَاناً یجِدُ طَعْمَه؛[۸] نگاه تیری از تیرهای مسموم شیطان است. هر کس آن را صرفاً برای خدا ترک نماید، خداوند به او ایمانی عطا میکند، که طعمش را خواهد چشید.» هر چند چشمپوشی از نگاه حرام، حتی بدون انگیزه الهی نیز مانع ارتکاب گناهانی چون زنا میگردد و حسرت و اندوه را از انسان سلب میکند؛ اما زمانی به تقویت ایمان و بندگی منجر میشود که انگیزه جلب رضایت خداوند، تنها انگیزه فرد محسوب شود.
به دلایل فوق، کنترل و مهار نگاه، فرد را از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت باز میدارد. امام علی(علیه السلام) در روایت زیر به این حقیقت اشاره کردهاند: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ أَسَفُهُ وَ أَمِنَ تَلَفَه؛[۹] آن کس که دیده بپوشد، کمتر تاسف میخورد و از هلاکت نیز ایمن میگردد.»
گفتگو
سخن گفتن با نامحرم نیز از جمله مواردی است که میتواند زمینه برخی انحرافات جنسی را در بین افراد فراهم کند. از سوی دیگر، گاه صحبت کردن با جنس مخالف اجتنابناپذیر میشود. از این رو، لازم است با رعایت مواردی که در پی میآید، آثار منفی این گونه گفتگوها به حداقل برسد.
به کارگیری محتوای پسندیده
از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود.
در داستان حضرت یوسف(علیه السلام) در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریکآمیز شد، از خداوند این گونه مدد خواست: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ؛[۱۰] گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن میخوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!» از این آیه استفاده میشود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف(علیه السلام) نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر میشود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.
پرهیز از شوخی با نامحرم
شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کمرنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت میکند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشتهاند. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛[۱۱] کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمهای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس میشود.
ابابصیر، از شاگردان امام صادق(علیه السلام) میگوید در کوفه به زنی قرآن میآموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر(علیه السلام) وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛[۱۲] کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمیکند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.»
پرهیز از فروتنی در گفتگو
علاوه بر آن که لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله میشود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونهای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود. خداوند متعال به همسران پیامبر میفرماید: «یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛[۱۳] ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.»
اختصار و اکتفا به حد ضرورت
حضرت موسی(علیه السلام) از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دامهای خود، از آن آب میکشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت میکردند. حضرت موسی(علیه السلام) که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ کار شما چیست؟» (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!) آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ»[۱۴] ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.) روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمهای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل»[۱۵] موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد. این امر نشان میدهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخصهای گفتگوی مطلوب با نامحرم است.
موقعیت حضور
فضا و موقعیت حضور دو جنس مخالف نیز در جهت سلامت یا فساد رابطه تأثیرگذار است. از این رو، در منابع اسلامی موارد زیر مورد تأکید قرار گرفته است.
پرهیز از خلوت کردن با نامحرم
فضای حضور نامحرمان نباید به گونهای خلوت باشد که امکان ورود سایر افراد در آن وجود نداشته باشد، چرا که خلوتگزینی با جنس مخالف، موقعیت را برای تحقق گناه فراهم میسازد. محمد طیار از یاران امام صادق(علیه السلام) میگوید وارد مدینه شدم، چون برای مدتی میخواستم در آنجا سکونت کنم، دنبال منزلی برای اجاره میگشتم. خانهای پیدا کردم که دارای دو اتاق بود که با یک در از یکدیگر جدا شده بودند. یکی از اتاقها در اختیار زنی جوان بود. به دلیل آن که این دو اتاق به یکدیگر راه داشتند، از اجاره آن منصرف شدم و صلاح ندیدم در منزلی که زنی جوان زندگی میکند، خانه بگیریم. اما آن زن گفت اگر شما این اتاق را اجاره کنی من در را میبندم. من نیز به این شرط پذیرفتم. اما بعد از سکونت، آن زن به بهانه این که میخواهد از نسیم هوا استفاده کند در اتاق را باز میگذاشت. در برابر درخواست اکید من برای بستن در مقاومت کرد و حاضر به این کار نشد. به محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. آن حضرت فرمود: «تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَهَ إِذَا خُلِّیا فِی بَیتٍ کانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیطَان؛[۱۶] از آنجا به جای دیگر برو؛ زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آن که شیطان سومی آنها باشد.»
رعایت حریم نسبت به جنس مخالف
سبک زندگی اسلامی در معاشرت با جنس مخالف حاکی از آن است که رعایت حریم و گونهای فاصله تا حد زیادی سلامت ارتباط را تامین میکند. خداوند متعال این حقیقت را به یاران پیامبر گوشزد کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا… وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِن؛[۱۷] و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] میخواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.»
نکته مهم این آیه آن است که خداوند یاران مؤمن و همسران پیامبر را که از نعمت همسری رسول خدا برخوردارند، به رعایت حریم توصیه میکند. بر این اساس، رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژهای مییابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان میتواند از آن استفاده کند.
پوشش و آرایش
نحوه پوشش و آرایش در برابر جنس مخالف نیز عاملی مؤثر در کیفیت مطلوب یا نامطلوب رابطه محسوب میشود. در منابع اسلامی توصیههای متعددی در زمینه پوشش و آرایش به چشم میخورد.
رعایت حجاب کامل
با این که رعایت پوشش صحیح مرد و زن، از مصادیق سبک زندگی اسلامی به شمار میرود، اما به لحاظ جذابیت ویژه زنان، بر مراعات پوشش کامل از سوی آنان تأکید شده است. خداوند متعال در آیه زیر فلسفه این حکم را بیان کرده است: «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَین؛[۱۸] ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسریهای بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.» از این آیه استفاده میشود که زنان مسلمان با رعایت حجاب صحیح شناسایی میشوند و مورد آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت. این آیه همچنین بر لزوم حجاب کامل دلالت دارد، چنانچه خداوند نمیفرماید از جلباب استفاده کنید، بلکه میفرماید جلبابهای خود را بر خویش فرو افکنید. یعنی زنان از پوشش جلباب به شکل صحیح استفاده نمیکردهاند و بخشی از مو یا بدن آنان نمایان میشده است، و طبق این آیه موظف شدند که بدن و موی خود را به نحو کامل بپوشانند. این نکته از آیه ۳۱ سوره نور نیز استفاده میشود: «وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِن..؛ و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود).»
پرهیز از آرایش
آرایش کردن از آن رو که مانند برج جلب توجه میکند، در قرآن «تبرج» نامیده شده و زنان از آن نهی شدهاند: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی؛[۱۹] و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.» نکته جالب توجه این آیه آن است که تبرج به گونهای با جاهلیت مرتبط شده و این نشانگر آن است که خودنمایی رفتاری جاهلانه است. ممکن است دلیل جاهلانه شمرده شدن این رفتار آن باشد که فرد با جلوه گری سعی در مطرح ساختن خود دارد، حال آن که خودنمایی تنها زمینه را برای سوء استفاده کنندگان فراهم میسازد، بدون آن که نتیجه مطلوبی برای خویش به دنبال داشته باشد. البته خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کنندهای همچون آرایش چهره و دستها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریکبرانگیز و امثال آن میشود.
تماس بدنی
به دلیل جنبه تحریککنندگی تماس بدنی، هر گونه لمس جسمانی نامحرم ممنوع شده است. به عنوان نمونه، به چند روایت در این خصوص اشاره میشود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَنْ صَافَحَ امْرَأَهً حَرَاماً جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَغْلُولًا- ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّار؛[۲۰] کسی که با زنی نامحرم دست دهد، در روز قیامت با غل و زنجیر آورده و دستور داده میشود که به دوزخ افکنده شود.» در خصوص در آغوش گرفتن نامحرم نیز فرمودند: «مَنِ الْتَزَمَ امْرَأَهً حَرَاماً قُرِنَ فِی سِلْسِلَهِ نَارٍ مَعَ شَیطَانٍ- فَیقْذَفَانِ فِی النَّار،[۲۱] هر کس زن نامحرمی را در آغوش گیرد، به وسیله زنجیری آتشین، با شیطانی قرین گشته و هر دو در آتش فرو میافتند. روابط دو جنس مخالف در آیات روایات و سیره بزرگان دین بسیار روشن است. آنچه مهم است؛ سوال از خود و جامعه اسلامی است؛ تا چه اندازه دیندار بودهایم؟ تا چه اندازه سبک زندگی خود را همانند سبک زندگی بزرگان دین، تنظیم نمودهایم؟ در جواب این گونه سوالات؛ نیاز به بررسی مسئله حجاب و پوشش و شیوه مناسب برخورد با بدحجابی است؛ که بدان میپردازیم.
شیوه برخورد با بدحجاب
۱- ارائه الگوی مناسب
نمونههای تاریخی از زنان میتواند روش مناسبی برای بدحجابی باشد. سیره و منش زندگی، روابط اجتماعی و… آنان، باعث جذب افراد به پوشش و حجاب صحیح میباشد. زنان که در عرصه اجتماع حضور داشتهاند، حضور اجتماعی آنان مانعی از حجاب و پوشش اسلامی نشده است. بلکه سبب پیشرفت چشمگیر آنان در عرصه کار و تلاش مضاعف شده است. از زنان نمونه تاریخ اسلام؛ حضرت خدیجه همسر پیامبر، حضرت زهرا، حضرت زینب(سلام الله علیهم)؛ تا زنان مسلمان در سراسر دنیا.
۲- راهکار تشویق
ارزش زن مسلمان بالاتر از قرار گرفتن در معرض دیدگان مردان نامحرم است و نباید گوهر وجود خویش را برای هرکسی نمایان کند و ارزان بفروشد. ارزش زن بالاتر از آن است که خود را در مقابل چشمهای پلید مردان نامحرم و هوسرانان پست قرار داده و دوستی و محبت خود را فدای محبت و دوستی نامحرمان بوالهوس و عیّاش کند و جای بسیار تأسف است اگر بگویند امروزه زنان باحجاب، مورد تمسخر و بیمهری قرار میگیرند. این افراد قصد دارند که با سخنان نیش دار و گزنده ی خود نقش حجاب را در جامعه کمرنگ کنند، سخنانی از این قبیل: حجاب یعنی چه؟ بنده اعتقاد دارم که زنان باحجاب باید در جامعه تشویق شوند و از آنها تقدیر به عمل آید. به راستی در جامعه ی امروز زنان باحجاب چه جایگاهی دارند؟ مکتب اسلام تشویق را میپذیرد و آن را از اصول مهم اخلاقی میداند تا جایی که مبشّر بودن و منذر بودن، از ویژگیهای بارز انبیاست. در قرآن بیش از صد و بیست مرتبه مشتقات انذار و بیش از چهل مرتبه کلمه بشارت و مشتقاتش به کار رفته است. بخش مهمی از آیات قرآن، نعمتهای معنوی و مادی بهشت را توصیف میکند که این خود تشویقی است برای انجام کارهای نیک. تشویق فرد نیکوکار، انجام هر چه بیشتر کارهای نیک را تقویت میکند. تشویق باعث میشود که دیگران به انجام کارهای نیک ترغیب شوند. تشویق خوبان، خود تنبیه و ملامتی برای خطاکاران محسوب میشود و سبب تغییر در سبک زندگی حقیقی میگردد.
رسالت دینمداران فرهنگی در سبک زندگی اسلامی
دین اسلام، تبیین و ترویج احکام دین و دفاع از آموزههای دینی، بر عهده دینداران نهاده است. در دفاع از گزارههای دینی، نقش نهادهای مختلف در بسترسازی برای ایجاد فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه برای حل و فصل معضل بدحجابی بر کسی پوشیده نیست. بر مبلغان دین؛ اعم از روحانیون، اندیشمندان، سینماگران، اصحاب رسانه و… است؛ تا اهمیت، ضرورت و جایگاه والای حجاب را پر رنگ تر در آثارشان طرح و ترویج نمایند. متولین دین و فرهنگ، باید از همه ابزارهای موجود؛ اعم از قانونی، انتظامی و فرهنگی، برای پیاده سازی اصولی، پوشش و حجاب اسلامی و ارائه راهکار مقابله با بدحجابی؛ در جامعه بهره گیرند. خانواده مهمترین نقش؛ را در تربیت نسل جامعه، و برای با حیایی، عفت و پاکدامنی فرزندان و دور ماندن آنها از آسیبهای بدحجابی؛ بر عهده دارند. باید با ارائه الگوهای مناسب به فرزندانشان و آشنایی آنها با مسائل دینی در این زمینه گامهای محکمتری بردارند.
همه دلسوزان به دین و ارزشهای دینی، بنابر اقتضائات شغلی، در زمینه گسترش فرهنگ حجاب و مبارزه با بدحجابی، مکلف هستند. بر مسئولین؛ دولتی، اصحاب رسانه، سینماگران، بازیگران، نویسندگان، شاعران، داستان سرایان، حوزویان، دانشگاهیان، مدیران و مربیان مربیان مدارس؛ است تا در سبک زندگی دینی حجاب و پوشش صحیح، سهیم باشند و گامهای عملی بردارند. مدیران و مسئولین ادارات مختلف از مجموعه زیر دست خود و کارمندان با حجاب اسلامی در مراسمهای مختلف تقدیر، تشکر و تشویق به عمل آورند. رؤسا و اساتید دانشگاهها، معلمان و مربیان آموزش و پرورش، باید از دانشجویان و دانش آموزان با حجاب، و به عنوان الگوی اسلامی و سبک زندگی تقدیر نمایند. صدا و سیما و رسانه ملی نیز، نقش بسیار مهمی را در نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی بر عهده دارد. گرچه گامهایی را برداشته، اما انتظارات به حق و زیادی از این رسانه ملی است، و باید نقش و تلاش بیشتری، در سبک زندگی اسلامی ایرانی، ایفا نماید.
پینوشتها
۱- مباحث این بخش از کتاب همیشه بهار، نوشته آقای احمد حسین شریفی، گرفته شده است.
۲- بقره، آیه ۱۴۳؛
۳- نور، آیات ۳۰ و ۳۱؛
۴- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۵- مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیه، ص ۱۰۹؛
۶- ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۲؛
۷- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۸- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸؛
۹- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۱۰- سوره یوسف، آیه ۳۳؛
۱۱- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۳؛
۱۲- همان، ج ۴۶، ص ۲۴۷؛
۱۳- احزاب، آیه ۳۲؛
۱۴- قصص، آیه ۲۳؛
۱۵- همان، آیه ۲۴؛
۱۶- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۴۱؛
۱۷- احزاب، آیه ۵۳؛
۱۸- همان، آیه ۵۹؛
۱۹- احزاب، آیه ۳۳؛
۲۰- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۳؛
۲۱- همان، ج ۷۳، ص۳۶۵
منبع: سایت فاراقلیط