دفاع وهابیت از یزید
جانبداری وهابیت از یزید
همانگونه که وهابیت بر خلاف دیدگاههای همه مسلمانان در عقاید و خصوصاً بحث توحید و شرک، توسل و تبرک به انبیاء و اولیا، زیارت و شدّ الرحال و… دیدگاههای ضد اسلامی و برخلاف قرآن و سنت ارائه نمودهاند، در مورد اهلبیت پیامبر(ص) نیز دیدگاههای خاصی بر خلاف همه فرقههای اسلامی دارند، آنان به دلیل جانب داری از بنی امیه تمام فضائل و کرامات اهلبیت(ع) را منکرند، تلاش میکنند از جایگاه اهلبیت(ع) در میان مسلمانان بکاهند و آن بزرگوران را انسانهای معمولی و حتی کمتر از بقیه صحابه و تابعین معرفی نمایند. در مرکز وهابیت هر سال در نقد امام علی(ع) پایان نامه مینویسند و به راحتی آن حضرت را مورد ملامت قرار میدهند، ولی نسبت به ولید شراب خور که در قرآن به فسق او تصریح شده[۱] چیزی نمیگویند، میگویند ولید صحابی است و ما حق نداریم در باره صحابی اظهار نظر نماییم!
در مورد یزید بن معاویه نیز چنین رفتار میکنند، وهابیان تلاش میکنند که نه تنها یزید را از حادثه کربلا تبرئه نمایند، بلکه او را جزء ائمه میدانند که در دوران خلافت او اسلام به عزّت رسید، وهابىها به پیروى از ابنتیمیه[۲] معتقدند که یزید بن معاویه از جمله ائمه دوازدهگانهاى است که در حدیث جابر بن سمره از رسول خدا (ص) روایت شده است: «از رسول خدا شنیدم که گفت: اسلام، پیوسته با وجود دوازده خلیفه که همگى آنها از قریش هستند عزیز خواهد بود» [۳].
در عربستان در کتابهای درسی از یزید به امیر المومنین یاد میشود تا کودکان را از همان ابتدا با محبت یزید بزرگ کنند و قبح نفرت که مسلمانان در طول تاریخ اسلامی از یزید در اذهانشان شکل گرفته است را اینگونه پاک کنند! یکی از کتابهای که در همین راستا نوشته شده کتابی است تحت «حقائق عن أمیرالمومنین یزید بن معاویه» تصویر روی جلد این کتاب را علامه عسکری در معالم المدرستین آورده است.[۴] و در این کتاب در مدح و ستایش یزید پرداخته است! یزدی که کعبه مسلمانان را به منجنیق بست و آن را درهم کوبید، یزید که مدت سه شبانه روز مدینه و مسجد و حرم پیامبر را برای سربازانش مباح کرد تا مردم آنجا را از دم تیغ گذرانیدند و به بانوان و دوشیزگان تجاوز کردند.[۵]
وهابیت به هر قیمت که شده در دفاع از یزید ادامه میدهند، کشتار شیعیان در ایام محرم در پاکستان و جاهای دیگر در حقیقت برگرفته و یا ریشه در همین مسأله دارد، وهابیت در حقیقت باز سازی شده بنی امیه است که بعد از صدها سال ظهور نمودهاند، امروز با در اختیار داشتن دلارهای نفتی و دو مرکز مهم اسلامی مکه و مدینه در صدد احیای دو باره سلطنت بنی امیه بر سرنوشت مسلمانان میباشند، سخرانی مفتی زنده وهابی (آل الشیخ) در دفاع از یزید در فضای مجازی موجود است که با تمام توان میخواهد یزید را تبرئه و وجه مثبت از او ارائه دهد. این مفتی شیطان سفت بیعت بایزید را شرعی میداند و خروج امام حسین(ع) بر علیه یزید را ناحق! و روز عاشورا را روز سرور و فرح و جشن میخوانند!
[۱] . حجرات، آیه ۶«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ » (این آیه درباره” ولید بن عقبه” نازل شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را براى جمعآورى زکات از قبیله” بنى المصطلق” اعزام داشت. هنگامى که اهل قبیله با خبر شدند که نماینده رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) مىآید با خوشحالى به استقبال او شتافتند، ولى از آنجا که میان آنها و” ولید” در جاهلیت خصومت شدیدى بود تصور کرد آنها به قصد کشتن او آمدهاند. و از همانجا خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشت (بى آنکه تحقیقى در مورد این گمان کرده باشد) و عرض کرد: آنها از پرداخت زکات خوددارى کردند! و مىدانیم امتناع از پرداخت زکات یک نوع قیام بر ضد حکومت اسلامى تلقى مىشد، بنا بر این مدعى بود آنها مرتد شدهاند!. پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخت خشمگین شد و تصمیم گرفت با آنها پیکار کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به” خالد بن ولید بن مغیره” دستور داد به سراغ قبیله” بنى المصطلق” رود، ولى فرمود: شتابزده کارى انجام مده. “خالد” شبانه به نزدیکى قبیله رسید و ماموران اطلاعاتى خود را براى تحقیق فرستاد، آنها خبر آوردند که بنى المصطلق به اسلام کاملا وفا دارند و صداى اذان و نماز آنها را با گوش خود شنیدهاند. صبحگاهان “خالد” شخصا به سراغ آنها آمد، و صدق گفتار مخبرین را ملاحظه کرد. خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشت و ماجرا را به عرض رسانید، در این هنگام آیه فوق نازل شد و به دنبال آن پیامبر مىفرمود: “التانى من اللَّه، و العجله من الشیطان”، درنگ کردن و تحقیق از سوى خدا است و عجله از شیطان است.
[۲] . منهاج السنه، ابنتیمیه الحرانی، احمدبن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، موسسه قرطبه، اول ۱۴۰۶٫ج ٨ ، ص ۵٧٣ .
[۳] . صحیم مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشیری النیسابوری (المتوفى: ۲۶۱هـ)، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، بیتا.ج۳، ۱۴۵۳٫
[۴] . معالم المدرستین، سید مرتضی عسکری،مرکز چاپ و انتشارات علمی، تهران، ۱۳۷۳٫ ص ۳۳۱،
[۵] . الصواعق المحرقه، الصواعق المحرقه، أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی، لبنان، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۷ق، اول. ص ٢١٨ .