در برابر کودکان، جبههگیرى نکنید
به اعتقاد کارشناسان، در تربیت موثر، وجود حد و مرز براى کودکان، ضرورى است. اگر ما آنها را درست راهنمایی کنیم، فرزندانمان آماده پذیرش میشوند؛ چرا که کودکان دوست دارند والدین خود را خشنود کنند؛ اما بیشتر ما در تعیین حد و مرز براى کودکانمان مهارتى نداریم. زیاد صحبت می کنیم، نمى توانیم به طور واضح منظور خود را بیان کنیم، ولى اگر میخواهیم فرزندانمان از ما حرف شنوى داشته باشند، مثلا کتک کارى نکنند، اسباب بازى هایشان را مرتب کنند یا بموقع به رختخواب بروند، بهتر است راهبردهاى خاصى را به کار گیریم.
واضح و روشن صحبت کنید
بسیار دیدهایم که والدین برای حد و مرز گذاشتن و ادب کردن فرزندانشان سربسته و مبهم صحبت میکنند. می گویند مودب باش، اذیت نکن، شلوغ نکن. این راهنماییهاى کلى براى هر کودکى معناى خاصى دارد. کودکان از ما میخواهند، انتظاراتمان را به طور روشن و واضح بیان کنیم. حد و مرز مشخص به کودک میگوید دقیقا چگونه باید رفتار کند. مثلا در کتابخانه آهسته صحبت کن، وقتى از خیابان عبور می کنیم دست مرا بگیر یا موقع غذا خوردن حرف نزن. این راهبرد در واقع میزان پذیرش و حرف شنوى کودکان را افزایش میدهد.
انتخابهاى دیگر
در بسیارى موارد میتوانید به فرزندانتان فرصت یک انتخاب محدود شده بدهید تا خودش تصمیم بگیرد که چگونه دستورات شما را انجام دهد. گاهى آزادى عمل در تصمیم گیری به کودک احساس قدرت و تسلط میدهد که این امر بتدریج باعث کاهش مقاومت در برابر والدین میشود. به طور مثال به او بگویید: الان وقت حمام است. میخواهى دوش بگیرى یا در وان حمام کنى ؟ میخواهى نیم ساعت صبح، نیم ساعت بعدازظهر ریاضى تمرین کنى ؟ یا یک ساعت صبح؟ و… از این رو والدین بهتر و سریعتر میتوانند به کودک خود پیشنهادهایى بدهند. آنها انتخاب محدودى برای کودکان تعیین میکنند؛ اما میتوانند تغییراتی در آن پدید آورند. به عبارتى دیگر این گونه انتخاب محدود، اما تغییر پذیرند.
قاطع باشید
زمانى که عدم پذیرش و سرپیچی رخ داد و احتمالا کودک به خودش یا دیگران آسیب رسانده باشد، به موقعیت محدودکننده قاطع نیاز داریم. یک محدودیت قاطع به کودک میگوید باید رفتار نامطلوبش را متوقف کند و فورا حرف شما را بپذیرد.
مثلا همین الان برو تو اقامت، بس کن، اسباببازىهایت را پرت نکن. البته این قاطعیت از طریق جدیت در چهره و صدا بخوبى نمایان می شود. همان طور که نرمش بیش از حد والدین براى کودک مفید نیست، رفتار خصمانه والدین نیز براى آنها مضر است؛ اما قاطعیت مرز میان نرمش بیش از حد و رفتار خصمانه است.
تاکید بر نقاط مثبت
کودکان بیشتر پذیراى فرمانهاى مثبت هستند تا منفى. به طور کلی بهتر است واضح و روشن به کودک بگوییم باید چه کار کند. بر عکس دستورات منفى مثل نرو، نریز و نکن به کودک میگوید چه چیزی قابل قبول نیست؛ اما رفتارى که از او انتظار میرود را بیان نمى کند. والدین مستبد بیشتر از فرمانهاى منفی استفاده میکنند، در حالى که والدین موفق دریافته اند که بیشتر باید از فرمانهاى مثبت استفاده کنند.
اعلام بىطرفى
وقتى میگویید الان برو بخواب، ممکن است نیروى کشمکش شخصى میان او و شما ایجاد شود. روشن بهتر این است که دستورات را به حالت غیر شخصى بیان کنید. به طور مثال به او بگویید ساعت ۹ است و وقت خواب تو و به ساعت اشاره کنید. در این حالت هر تعارض و حس ناخوشایندی پدید بیاید، میان کودک و ساعت است نه میان او و شما. یا هنگامى که به او میگویید خانه جای توپ بازى نیست او از این قاعده ناراحت میشود نه از شما.
توضیح دهید
مردم توضیح در مورد قاعده یا دستوری توجیه شوند، بهتر میتوانند آن را بپذیرند؛ اما در غیر این صورت آن را مستبدانه میپندارند. بنابراین هنگامى که برای اولین بار کودک را در موقعیت محدود کننده قرار دادید، توضیح دهید چرا فرزندتان باید آن را بپذیرد.شناخت علت قواعد، باعث می شود رفتار مناسب در کودک درونى شود. یعنى تمایلات درونیاش، او را مطیع قوانین خانواده میسازد. براى بیان علت قوانین به جاى این که از توضیحات طولانى که کودکان را خسته میکند، استفاده کنید، به طور خلاصه، دلیل یک دستور را بیان کنید. مثلا دیگران را نزن، چون بدنشان درد می گیرد. یا وقتى اسباب بازى را از دست بچههاى دیگر میقاپى، آنها ناراحت میشوند، چون هنوز بازیشان تمام نشده است.
چاره دیگرى پیشنهاد کنید
هر گاه رفتار کودکی را محدود کردید، سعى کنید به یک فعالیت دیگر قابل قبول اشاره کنید. از این طریق شما مستبد به نظر نمی رسید و فرزندتان حس نمى کند کسى اختیارش را سلب کرده است و احساس محرومیت هم نمى کند. بنابراین میتوانید بگویید میدانم آن را دوست داری؛ اما این وسایل براى آرایش است نه براى بازی. بیا به جاى آن، این کاغذ و مداد شمعى را بگیر یا پسرم ! نمى توانی پیش از شام، شکلات بخورى؛ اما بعد از شام میتوانى هم بستنى و هم شکلات مورد علاقه ات را بخورى. با پیشنهاد چاره دیگر میتوانید هنگامى که احساس کودک شما قابل پذیرش است او را تربیت کنید.
ثابت قدمى در تربیت کودکان
تعیین حد و مرز براى کودکان، هنگامى موثر است که این قوانین ثابت باشند. به عبارت دیگر در هر خانه باید ضوابط خاصى حاکم باشد و والدین همواره به آن پایبند باشند و آن را تغییر ندهند. مثلا اگر ساعت خواب یک شب ۸ و شب دیگر ۳۰/۸ و شب بعد ۹ باشد، به جاى همراهى کودکان، مقاومت آنها در پیروى از این برنامه را به دنبال خواهد داشت و بعید به نظر میرسد که بتوان آن را اجرا کرد.
سختى این روش، در این است که قوانین مهم و روزمره خانواده، باید هر روز به موقع اجرا شوند تا تاثیر گذار باشند.
تذکر دهید
مهم نیست بدرفتارى کودک چه باشد. ما باید براى او روشن کنیم که رفتارش ناپسند میدانیم و آن را قبول نداریم. بنابراین به جاى این که بگوییم پسر بد، یعنى خودت را قبول نداریم، باید بگویم کتک کارى نکن یعنی رفتارت را رد میکنیم.
بنا به گزارش پژوهشگران، زمانى که والدین عصبانى هستند، فرزندان خود را شدیدا تنبیه میکنند و بیشتر از قبل مورد آزار زبانى و بدنی قرار میدهند. گاهى اوقات به جاى خشونت و رفتار خصمانه باید آرامش خود را حفظ کنیم، نفس عمیق بکشیم و تا ۱۰ بشماریم.
به طور کلی تربیت، یعنى آموزش رفتار صحیح به کودکان؛ اما اگر شما عصبی یا احساساتى باشید، نمى توانید آموزش را به طور موثر انجام دهید. مثلا به جاى این که به کودک خود حمله کنید و بگویید چه مرگت است؟ بهتر است یک لحظه صبر کنید بعد با آرامش از او بپرسید اینجا چه خبر است ؟ همه کودکان براى شناخت رفتار پسندیده به راهنمایى والدین نیاز دارند. مهارت ما در ایجاد قوانین و محدودیت ها، همکارى بیشتری از جانب فرزندان براى ما به ارمغان میآورد.
مترجم: نرگس بیگوند
منبع: دکتر چارلز شافر؛ بانک اطلاعاتى مقالات