بلال بن رباح
بِلال بن ریاح معروف به بِلال حبشی در بین سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۲ میلادی در مکّه متولّد شد. او برده امیّه بن خلف بود و پس از این که اسلام آورد امیّه او را به شکنجه و آزار گرفت. گفته شده او را بدست کودکان سپردند و آنها او را در درّههای مکه میگرداندند و او پیوسته میگفت: احد! احد! (خدای یکتا، خدای یکتا) ابوبکر، بلال را خرید و آزاد کرد. او در سال ۶۲۲ میلادی، به مدینه هجرت کرد و از آن پس در تمام جنگها در سپاه اسلام میجنگید. او در جنگ بدر، ارباب سابقش امیّه پسر خلف را کشت. بلال هم چنین در جنگ احد، خندق، بنی مصطلق و تبوک حضور داشت.
در بحار الانوار مجلسی آمدهاست هنگامی که جبرئیل اذان و اقامه را از سوی خداوند بر محمد نازل کرد، سر محمد در دامان علی بود. جبرئیل اذان و اقامه را گفت. محمد برخاست و فــــرمود:«ای علی، شنیدی؟» علی پاسخ داد:«آری.» پس از آن پیامبر علی را مامور نمود که به عنوان اولین نفر اذان را به بلال بیاموزد
محمّد او را مؤذن اسلام قرار داده بود. پس از فتح مکّه، بلال در بالای کعبه ایستاد و اذان گفت و در حالی که مشرکان به او سنگ میزدند به اذان گفتن ادامه میداد. و نقل شده که «شین» را «سین» میگفت، و در روایت اسلامی است که سین بلال نزد حقّ تعالی شین است پس از مرگ محمّد، بلال با سپاه اسامه بن زید به سوریه رفت و اسامه را در این جنگ یاری کرد. او پس از وفات پیامبر ص فقط یک بار وقتی فاطمه از او خواست اذان گفت که وقتی به نام محمد ص رسید گریه شدید او را از ادامهٔ اذان بازداشت او در سال ۶۴۰ میلادی در دمشق وفات یافت.
پینوشتها:
ترجمه دلائل النبوه، محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۴۵
بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۶۲، حدیث ۹۶
منتهی الآمال، محدث قمی (م۱۳۵۹ هـ)، دلیل، قم، چاپ اول ۱۳۷۹ ش، ص۲۹۲
منابع:
بامداد اسلام، عبدالحسین زرّین کوب، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲
سلامشناسی (مشهد) علی شریعتی، تهران: چاپخش، ۱۳۸۰
بحار الانوار
منتهی الامال