
وسط كوچه
وسط كوچه راهتان را بست
از خدا هم حيا نكرد اصلاً
پاره كرد آن قباله را ملعون
به همين اكتفا نكرد اصلاً
سرتان داد مي زد و مي گفت:
خون به چشم ابوتراب كنم
هرچقدر كينه از علي دارم
همه را با زنش حساب كنم
يك نفر لات هم نبود آنجا؟!
كه بگويد: به زن نزن سيلي
با كف دست و پشت دست چپش
دو كشيده زد…