چند اشتباه بزرگ زنانه
آیا پیش آمده است که از انجام کارى که مطمئن بودید همسرتان را خوشحال مىکند، نتیجه عکس گرفته باشید؟ آیا هنگامى که او به هر گونه لطف شما به طرزى منفى پاسخ مىگوید، یکه مىخورید؟
بسیارى از زنان در نحوه ارتباط خود با همسرانشان، مرتکب اشتباهاتى مىشوند که رابطه آنان را دچار اختلال مىکند. بسیارى از این اشتباهات، در نتیجه الگوهاى رفتارى است که ما از مادران و مادربزرگهاى خود گرفتهایم. هنگامى که این عادتها و روشها را در دنیاى امروز به کار مىبریم احساس بدى به ما مىدهند و باعث مىشوند همسرانمان نیز رفتار بدى با ما داشته باشند. بعضى از این اشتباهات از این گونهاند:
اشتباه اول: زنان در حق همسرشان مادرى کرده و با آنان مانند بچه رفتار مىکنند.
به این جملات توجه کنید: «مواظب باش کیف پولت را فراموش نکنی»، «قبض برق را پرداختى؟»، «مىدانى ماشین بنزین ندارد؟»، «چند بار باید گفت این حولههاى خیس را روى زمین نینداز» و «اگر با این لباس نازک بیرون بروى حتما سرما مىخورى.»
اشتباه شماره یک: یکى از معمولترین و مخربترین عادات ارتباطى زنان با مردان است. ما به گونهاى با آنان رفتار مىکنیم که گویى کودکى بیش نیستند و اینطور فرض میکنیم که ناتوانند و نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند ما زندگیشان را بگردانیم. البته این پیشفرضهاى ما در بسیارى از مواقع حقیقت دارند، اما موضوعى که در اینجا اهمیت دارد این است: هنگامى که با یک مرد مانند پسربچه کوچکى رفتار مىکنید او نیز شما را مایوس نکرده و مانند بچهاى کوچک رفتار خواهد کرد. هنگامى که انتظار دارید ناتوان، درمانده و ضعیف باشد، او نیز ناتوان، درمانده و ضعیف مىنماید.
چگونه زنها در حق مردها مادرى مىکنند؟
۱ – در حق آنها زیاد از حد مقید شدن و انجام کارهایى که باید خودشان انجام دهند. به دنبال کلیدش مىگردیم، لباسهایش را پشت سرش جمع مىکنیم، لباس و موهایش را مرتب میکنیم و مانند آن.
۲ – راه انداختن بازیهاى کلامى براى بیرون کشیدن اطلاعات از آنان. به او مىگوییم گرسنهاى؟ دوست دارى کمى آش برایت درست کنم؟ برایت ماهى درست کنم؟ دسر چطور؟
۳ – ما معمولا فرض مىکنیم مردها کمحافظه و فراموشکارند و اطلاعاتى را که باید به خاطر داشته باشند به آنها گوشزد مىکنیم: یادت باشد وقتى رسیدى زنگ بزنى، یادت نرود بچه را از مهد بیاورى و وقت دکتر یادت نرود.
۴ – آنها را نکوهش مىکنیم، گویى بچهاند. چطور میتوانى با ژاکت بیرون بروى؟ نمىبینى هوا سرد است؟ چند بار بگویم قبل از این که بخوابیم چراغها را خاموش کن.
۵ – به عهده گرفتن کارهایى که فکر مىکنید نمىتوانند به درستى انجام دهند: بار آخر که او را فرستادم براى بچهها لباس بخرد فاجعه بود. بچهها هرگز نتوانستند آن لباسها را براى مدرسه بپوشند.
۶ – اصلاح اشتباهات و امر و نهى کردن به آنها: اینطور که این کلمه را به کار بردى اشتباه بود، یا فکر مىکنم اگر از این خیابان برویم به ترافیک برنمىخوریم، اگر به جاى تو بودم الان از سمت چپ رانندگى مىکردم، چرا به مادرت زنگ نمىزنى بگویى بچهها مریضند و این هفته نمىتوانیم به آنها سر بزنیم، به او نگویى هفته پیش رفتیم و مادر من را دیدیم.
چرا زنها در حق مردها مادرى مىکنند
ما زنها براى مادرى کردن آموزش دیدهایم و براى آن نیز پاداش مىگیریم. وقتى بچه بودید یگانه الگویتان مادرتان بود. همواره شاهد بودید که او چگونه از خواهر و برادرتان حمایت میکرد. شما نیز آموختید حمایتگر، مهربان و فداکار باشید و به نیازهاى دیگران رسیدگى کنید. همچنین شاهد بودید چگونه مادرتان در حق پدرتان مادرى میکرده است، در نتیجه شما نیز چنین آموختید. پس وقتى بزرگ شدید و ازدواج کردید عینا همین کار را با همسرتان انجام دادید.
ما به این دلیل در حق مردان زندگیمان مادرى مىکنیم که آنها را به خود وابسته سازیم. وقتى تلاش مىکنیم کلیه نیازهاى شوهر خود را برآورده سازیم او را شدیدا به خود وابسته مىکنیم. مردان نیز عادت دارند که در حقشان مادرى شود، مردها در کودکى همواره شاهد بودهاند که مادرشان از آنها مراقبت کرده است ، بنابراین برایشان عادى است به همسر خود اجازه دهند این نقش را ادامه دهد.
مادرى کردن براى همسرتان در درازمدت اثرات مخربى بر روابط شما خواهد داشت:
۱ – همسرتان از شما منزجر شده وعلیهتان طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتى نداشته باشد، حتى ممکن است اصرار کند به این کار خود ادامه دهید، اما یک روز شورش خواهد کرد.
۲ – با همسرتان طورى رفتار مىکنید که گویى او بىلیاقت است، و لذا او نیز احساس بىلیاقتى کرده و در نتیجه اعتماد به نفساش پایین خواهد آمد. وقتى یک مرد احساس خوبى نسبت به خودش ندارد شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت.
چگونه از مادرى کردن در حق مردان دست برداریم
۱ – از انجام کارهایى که همسرتان مىتواند خودش انجام دهد پرهیز کنید. وقتى مىپرسد کلیدهایم کجاست به او بگویید نمىدانم و اجازه دهید خودش دنبال آنها بگردد. البته نه این که بگویید خودت پیدایش کن، من که مادر تو نیستم، حتى توصیه نمىکنم که در حق همسرتان مهربان و حمایتگر نباشید، بلکه هدف این است که کمتر مانند یک مادر با او رفتار کنید.
۲ – با او مانند شخصى لایق، دانا و توانا رفتار کنید. به جاى او فکر نکنید و تقویمش نباشید. براى مثال اگر همسرتان وقت دندانپزشکى دارد به او یادآورى نکنید. به این ترتیب همسرتان به طرزى طبیعى مىآموزد که چگونه برنامههایش را به خاطر بسپارد.
۳ – مسوولیتهایى را که دوست دارید بهعهده بگیرد به او واگذار کنید و چنانچه اشتباهاتى مرتکب مىشود مسوولیتها را از او سلب نکنید. به او اجازه دهید اشتباه کند و عواقب آن را نیز بپذیرد، زیرا تنها از این راه مىتواند بیاموزد کارها را به درستى انجام دهد.
۴ – از رفتارهاى مادرانه خود لیستى تهیه کنید، چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشید. اولین قدم در تغییر رفتارهاى خود آگاه شدن از آنها است.
اشتباه دوم: زنان خود و ارزشهایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان خود را در مقام دوم قرار مىدهند.
تصور کنید ساعتها وقت صرف تهیه شام مورد علاقه همسر خود کردهاید و مىخواهید میز را بچینید. یکى از تکههاى ماهى کمى وارفته است، چه کار خواهید کرد؟
۱ – ما علاقهها، عادتها و فعالیتهاى شخصى خود را زیر پا مىگذاریم.
۲ – رابطه خود را با آن دسته از دوستان و فامیلهایى که مورد علاقه همسرمان نیستند، قطع مىکنیم.
۳ – از لحاظ احساسى بوقلمونصفت شده و به هر رنگى که همسرمان بخواهد درمىآییم.
۴ – براى این که رویاهاى مرد مورد علاقهمان را تحقق بخشیم، رویاهاى خودمان را به کلى فراموش مىکنیم.
زنان به دلایل زیادى خود را فدا مىکنند. برخى اوقات مردان به دلیل این که همواره آموزش دیدهاند زنان را موجوداتى در رده دوم ببینند، از ما انتظار دارند اهمیت کمى براى خودمان قائل باشیم. ما زنها نیز آموزش دیدهایم خودمان را در درجه دوم اهمیت قرار دهیم. به عوض این که تلاش کنیم رویاهاى خود را به حقیقت برسانیم، ایثار و قربانى کردن را نوعى دستیابى به موفقیت تلقى مىکنیم.
نتایج فداکارىهاى بىمورد براى به دست آوردن عشق
با فدا کردن رویاهایتان مىپندارید همسرتان شما را بیشتر دوست خواهد داشت، شاید اینگونه باشد، اما موردى که حتما پیش خواهد آمد این است که وقتى علایق و رویاهاى خود را به امید جلب توجه و دریافت عشق و محبت زیر پا مىگذارید، بخشى از وجود و شخصیت خود را از دست مىدهید، تا جایى که یک روز احساس مىکنید از درون تهى شدهاید. در اکثر مواقع، این حالت با خشم و افسردگى توام خواهد بود و نسبت به مردی که همه این کارها را به خاطر او انجام دادهاید، احساس انزجار مىکنید. مهمتر از همه این که ممکن است در مقابل این همه فداکارى، آن چنان که میخواستید دوستتان نداشته باشند. بنابراین رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال به خاطر بسپارید.
اشتباه سوم: استعدادها و توانایىهاى خود را دستکم گرفته و یا گاهى اوقات آنها را مخفى مىکنید.
اغلب ما، استعداد و موفقیتهایمان را از ترس این که مبادا مردان زندگیمان را به این وسیله تهدید کرده باشیم و یا براى این که مبادا باعث شویم او احساس کند نسبت به ما از هوش و یا توانایى کمترى برخوردار است، پنهان مىکنیم. ما این کار را به طرق مختلف انجام مىدهیم:
۱ – راجع به خودمان با کلمات تحقیرآمیز صحبت کرده طورى رفتار مىکنیم که گویى خودمان را دوست نداریم.
۲ – وقتى مردمان از ما تعریف مىکند با او بحث مىکنیم و طورى رفتار مىکنیم گویى مایل نیستیم راجع به ما چنین نظراتى داشته باشد: راه انداختن مهمانى کار سختى نبود، زیاد هم وقتم را نگرفت، در ضمن خیلىها به من کمک کردند، مجبور نیستى تشکر کنى.
۳ – ما استعداد و تواناییهایمان را از مردان زندگىمان پنهان مىکنیم، چرا که تصور مىکنیم با این کار بیشتر دوستمان خواهند داشت. ما این کار را انجام مىدهیم، زیرا نگرانیم مبادا در نظر دیگران مغرور جلوه کنیم. اما بد نیست بدانید مردها بیشتر به سمت استعدادها و توانایىها جذب مىشوند و ضعف و عدم توانایى آنها را سرد مىکند.
چگونه از این کار دست بکشیم؟
از تمامى استعدادها، توانایىها، قابلیتها و ویژگىهاى مثبت خود لیستى تهیه کرده و آن را با همسرتان در میان بگذارید.
هرگاه تعریف و تمجیدى از شما مىشود و آن را نمىپذیرید، مچ خودتان را بگیرید و بیاموزید کمى بزرگى و عظمت خود را جشن بگیرید. تنها بگویید متشکرم.
اشتباه چهارم: زنان از موضع ضعف برخورد مىکنند.
این نشانههاى هشدار را بخوانید:
اجازه مىدهید همسرتان به گونهاى با شما رفتار کند که معمولا دوست ندارید دامادتان همین رفتار را با دخترتان داشته باشد.
در ترس دائم از انتقاد و عدم تایید از همسرتان زندگى مىکنید.
به عشق و محبتى کمتر از آنچه که مىدانید استحقاقش را دارید راضى مىشوید.
هرگاه از موضع ضعف با همسرتان برخورد مىکنید به او اجازه مىدهید رفتارى محترمانه با شما نداشته باشد و در این حالت است که احترام شخصى و عشق به خودتان را نیز از دست مىدهید.این موضوع چرخهاى معیوب را سبب میشود. به یک مرد اجازه مىدهید با شما بدرفتارى کند، شاید با اسمها و لقبهاى نامناسب صدایتان مىزند، هنگامى که ناراحت هستید به شما توجه نمىکند و… این باعث مىشود عصبانى و افسرده باشید، اعتماد به نفستان کاهش مىیابد و این چرخه معیوب تکرار خواهد شد.