
بیخود عصبانی میشوی!
علامه حسن زاده آملی(مدظله العالی) نقل میکنند: در تعطیلات تابستان به آمل رفتم. به منظور استراحت، خوابیده بودم که ناگهان با سر و ضدای بچهها از خواب پریدم و از این کارشان ناراحت و غضبناک شده و به آنان تندی کردم.
اما در همان دم، از کار خود پشیمان شده و اندوهگین شدم. چنان گریه کردم که نتوانستم غذا بخورم. ب…

حضرت مهدى در نگاه علامه حسن زاده آملى
طليعه
بهار آمده با کاروان لاله به باغ
به دشت ژاله گل نو دميده ميآيد
به سوي قله بيانتهاى بيداري
پرندهاي که به خون پر کشيده ميآيد
در آن کران که بود خون عاشقان جوشان
شهيد عشق سر از تن بريده ميآيد
به پاسدارى آيين آسمانى ما
گزيدهاي که خدا برگزيده، ميآيد[1]
براى سخن گفتن از آن فر…