زن، خانه و خانواده در کلام و سیره پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
نیاز به داشتن هم صحبت و همسر و ایجاد رابطه محبتآمیز دو طرفه، نخستین انگیزه شکلگیری زندگی مشترک و پیدایش خانواده است. هر گونه بیتوجهی در این رابطه، موجب تزلزل بنیان خانواده و بیعلاقگی دو طرف به زندگی مشترک و حتی به اصل زندگی خواهد شد.برای مثال؛ اگر زن ببیند که همسرش به او بیمهری و بیتوجهی میکند، بیدرنگ دچار احساس سرخوردگی و کاهش اعتماد به نقس میشود. در این میان، با در نظر گرفتن نقشهای مهم زن در خانواده در مقام مدیر و مادر، زن چگونه میتواند با این احساس سرخوردگی و شکست و کاهش اعتماد به نفس، روحیه مادرانه و دیگر ویژگیهای لازم برای ساخت زندگی روبه رشد را در خود حفظ و تقویت کند؟
باید بپذیریم که از میان سه عنصر فرد، خانواده و جامعه، خانواده در راس این هرم قرار میگیرد؛ زیرا هر گونه اختلال، تنش، تزلزل، کمبود محبت، کم رنگ بودن ارتباط عاطفی درست و نارساییها و گرفتاریهای اخلاقی و تربیتی درخانواده، در شکلگیری شخصیت فرد و به دنبال آن، پایهریزی یک جامعه، اثر مستقیم دارد. بدیهی است آنچه در همه روزگاران میتواند این مثلث را از خطر نابودی و فروپاشی نجات دهد، بازگشت به اصل دین و چنگ زدن به ریسمان معنویت است؛ معنویتی که کمبود آن به ویژه در جوامع غربی آشکارا درک میشود و به همین دلیل، امروزه، موج بازگشت به معنویت به ویژه گرایش به اسلام در سرزمینهای مغرب زمین؛ معضلی برای سیاستمداران و بزرگان آنهاست و توان ایستادگی در برابر این گرایش عظیم را ندارند. در واقع، دوری از معنویت و به تبع آن کمبود عاطفی، پوچی فکری و تزلزل خانوادگی، سبب دل زدگی غربیها از نوع زندگی موجود شده است.
همه انسانها بر اساس فطرت خویش، نیروی عظیمی از معنویت و خداجویی را در وجود خود احساس میکنند. حال چرا انسان مدرن در شرایط زندگی کنونی، دچار احساس پوچی و کمبود روحی میشود؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت بعضی از افراد در جوامع امروزی، همواره میکوشند با خدای درون خود یا همان نیروی عظیم معنوی، مبارزه و با دست بشری، آن نیروی فرابشری را نابود کنند. بدین ترتیب؛ در طول این جنگ بینتیجه، گرفتار نوعی احساس پوچی یا آشفتگی و افسردگی میشوند؛ چون آنها همواره در سرزمین جنگ زده وبا شکست و ناکامی بیپایان به سر میبرند. زمانی که از این مبارزه خسته میشوند ودر خود قدرت ادامه این جنگ بیسرانجام را نمیبینند؛ خواهان بازگشت به نقطه اول واصل فطرتشان هستند و این نقطه اول، جایی نیست جز معنویت و عشق به خدا و در یک کلمه «دین».
برای فهم این مطلب و زنده کردن این نیاز در وجود خود، لازم است به رفتار و سیره عملی اسوه محبت و عاطفه، پیامبر مهربانیها، آخرین فرستاده خداوند، محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) بنگریم و عمل کنیم. بدون شک، در شرایط امروزی، بیش از هر زمان دیگر، به پیروی از الگوی عملی پیامبر، این اسوه حسنه نیازمندیم؛ همان گونه که در قرآن مجید به نقش اخلاق پیامبر در پیشبرد اسلام و جذب دلها تصریح شده است:
«فیما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لاتفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر»(۱)
ای رسول ما؛ در سایه لطف و رحمت خدا، با مردم مهربان شدهای و اگر خشن و سنگ دل بودی، مردم از گرد تو پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنان آمرزش بخواه و با آنها در کارها مشورت کن.
پیروی از اصول اخلاق خانوادگی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و بیان کلام و سیره ایشان در ارتباط با زن و خانواده، امری ضروری در زندگی بشر در همه دورههاست. بر این اساس، رفتار پیامبر اسلام در خانه و با خانواده و سفارشهای ایشان در این زمینه به ویژه در موضوع «زن» بهترین راه حلها برای مشکلات زندگی همه انسانهاست. در اینجا، نمونههایی از رهنمودها و سیره پیامبر را دراین زمینه بیان میکنیم:
۱-رفتار با همسر
«الا خیر کم، خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائی».(۲)
آگاه باشید، بهترین شما کسی است که نسبت به همسرانش بهتر باشد و من بهترین شما نسبت به همسرانم هستم.
احترام و خوش رفتاری، حق شناسی، محبت،وفاداری در حق همسر و شریک بودن در غمها و مشکلات او، از نشانههای نیک «همسرداری» است. مرد موظف است حتی در برابر تندی و خشونت همسر خود با صبر و حوصله، سازگاری کند، به گونهای که پیامبر همواره مردان امت خود را سفارش میکرد با بدیها و بد خلقیهای همسران خود کنار بیایند و به آنها مهربانی کنند.
خداوند نیز در قرآن میفرماید: «و عاشروهن بالمعروف: با زنان به نیکی رفتار کنید.»(۳) لفظ «معروف » را که در این آیه به کار رفته است، باید در رفتار پیامبر با زنان جست و جو کرد. با این که بیشتر زنان پیامبر، پیر و سال خورده بودند، حضرت با آنها با صبر و حوصله و مهربانی و احترام رفتار میکرد؛ این یعنی «معروف ». یکی از همین معروف ها، وفاداری به همسر است. وفاداری، از زیباترین جلوههای عشق ورزی در زندگی مشترک است. وفاداری یعنی سپاس، قدردانی و فراموش نکردن زحمتها و خوبیهای همسر حتی پس از مرگ او. وفاداری پیامبر اسلام به حضرت خدیجه(علیهاالسلام) یکی از برجستهترین نمونههای اخلاقی در سیره پیامبر است.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تا پایان عمر، قدردان زحمتها و مهربانیهای حضرت خدیجه(علیهاالسلام) بود و همواره میفرمود: «هیچ کس خدیجه نمیشود.» وفاداری، تنها یکی از جلوههای عشق است. پیامبر همواره مردان را به رعایت تمام جلوههای محبت و اصول خوش رفتاری با زنان سفارش میکرد. از دیدگاه پیامبر، رفتار زن در زندگی مشترک، به نوعی بازتاب رفتار مرد و میزان احترام و محبتی است که مرد در برخورد با زن از خود نشان میدهد. از آنجا که تحمل سختیها و محدودیتهای طبیعی زندگی مشترک، بیشتر بر عهده زن است، مرد باید با رفتار درست و دریغ نکردن عشق و محبت خود، زمینهساز آمادگی زن برای تحمل این بار سنگین باشد.
در حدیثی ارزشمند از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
برادرم، جبرئیل آن قدر سفارش زنان را به من کرد که گمان بردم مرد حق ندارد به همسرش «اف » بگوید. آنگاه به من گفت: «در رفتار با زنان، از خدا بترسید. پس با آنها مهربان باشید و دلهای آنان را با رفتار خوبتان پاکیزه کنید تا تحمل زندگی کردن در کنارتان را داشته باشند. (۴)
۲-ازدواج، سنت پیامبر
یکی از بزرگترین دغدغههای اجتماعی در جوامع امروزی، مشکلات و مسائل ناشی از ازدواج گریزی جوانان است. این پدیده میتواند ناشی از اندیشهها و باورهای نادرستی همچون ترس از تعهد، ترس از مسئولیت، ترس از فقر و کاهش اعتماد به نفس باشد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با توکل کردن بر خداوند متعال، هیچ یک از این موارد را سد راه ازدواج نمیدانست و معتقد بود تحقق نیافتن این امر مهم، پیامدهای منفی بسیار بزرگ تری از چنین ترسها و نگرانیهایی برای جامعه خواهد داشت. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) در احادیث زیادی، از ازدواج به عنوان یک سنت حسنه یاد کرده است و جوانان را به این امر مقدس تشویق میکرد.
تأکید پیامبر به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، نشانه اهمیت و ارزش بسزایی است که دین اسلام برای خانواده و ثبات بنیان آن قائل است. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه میفرماید:
«بدترین مردان آنانی هستند که بدون دلیل، ازدواج را ترک میکنند».
«هر کس به خاطر ترس از فقر، ترک ازدواج کند، فضل خدا را جدی نگرفته است، چون خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله (۵) اگر فقیر و تنگ دست باشند؛ خداوند از فضل خودآنان را بینیاز میکند».
«هر کس ازدواج کند، نصف دین خودرا حفظ کرده است.پس در مورد نصف دیگر دین خود تقوای الهی پیشه کند».
«هر کس بخواهد پیرو دین حق باشد، این را بداند که زن خواستن؛ سنت و شیوه من است.»
«درهای رحمت در چهار زمان گشوده میشود: هنگام بارش باران؛ هنگامی که فرزند به صورت پدر و مادر نگاه میکند؛ هنگام گشوده شدن درخانه خدا؛ هنگام ازدواج».(۶)
۳-اهمیت مسائل زناشویی وپرهیز از رهبانیت
دین در اذهان عمومی ملتها، به عنوان عاملی بازدارنده و محدودکننده شناخته شده و پذیرش دین موجب محروم شدن از لذتها و مبارزه با غرایز تعریف شده است. بر این اساس، علت گرایش به بیدینی و بیخدایی که به ویژه در یکی دو قرن گذشته رواج زیادی داشته است، فرار از این محدودیتهای متصور برای رسیدن به مفهوم خود ساخته از آزادی بود. در حالی که از زیباییهای دین اسلام این است که در کنار پایبندی به اصول اخلاقی و اعتقادی که مایه آزادی و تجرد روح انسان میشود، اهمیت بسزایی برای بهره بردن از لذتهای جسمی نیز قائل است. پیامبر بارها و با هر بهانهای تأکید میکرد که دین اسلام نه تنها با رهبانیت مخالف است؛ بلکه در تضاد با آن قرار دارد. توجه پیامبر به مسائل زناشویی و اهمیت دادن ایشان به رفع نیازهای زنان و بررسی مشکلات آنها در این گونه موارد؛ خود، گواهی است بر این مطلب که زن هم به اندازه مرد و حتی بیشتر از او حق حاکمیت در روابط زناشویی و بهرهمندی از لذتهای مشروع را دارد.
۴-ارزش دختر و دخترداری
در جامعه جاهلیت زده حجاز، داشتن دختر، ننگ خوانده میشد و زنده به گور کردن دختران که یکی از دردناکترین نمونههای جهل و تعصب در تاریخ است، میان مردم حجاز رواج داشت. به همین دلیل، تولد دختر برای اعراب، اتفاقی تلخ وناگوار بود.
خداوند در قرآن کریم در باره آنها میفرماید:
و اذا بشر احدهم بالانثی ظل و جهه مسودا و هو کظیم (۷)
هنگامی که به یکی از آنان بشارت دختر داده میشد، صورتش از خجالت سیاه میشد و ناراحت و خشمگین میگردید.
پبامبر در چنین جامعهای برانگیخته شد. بنابراین؛ یکی از محورهای اساسی رسالت ایشان، مبارزه با این گونه جهلها و آگاهی بخشی به آنان در اصلاح این باور زشت و دور از عقل و انسانیت بود. به همین دلیل، همواره در کلام و سیره ایشان، ارزشی که برای دختران قائل میشد؛ به مراتب؛ بیشتر از پسران بود و در باره آنها سفارش ویژهای داشت و میفرمود:
بهترین فرزندان شما، دختران شما هستند و از نشانهها ی خوش قدمی یک بانو، آن است که فرزند نخست او، دختر باشد.(۸)
در سیره پیامبر آمده است که هر زمان مژده تولد دختری را به ایشان میدادند؛ میفرمود: «گلی است خوش بو که روزیاش با خداوند است»(۹)
۵-مهربانی با زن، از صفات خدا
نیاز عاطفی جنس زن، بیشتر از مردان است و از نظر روان شناسی، روح لطیف زن، تشنه درک و محبت و ابراز احساسات از سوی اطرافیان به ویژه شریک زندگی خویش است. کمترین حق یک زن، این است که از همسر خود انتظار داشته باشد و محبت و علاقه راستین خود را به او نشان دهد و زن را در احساسات کمال آفرین خود سهیم کند. در واقع؛ زن انتظار و شایستگی «عشق سخاوتمندانه» را دارد. عشق سخاوتمندانه یعنی عشقورزی همیشگی، بیمنت و بدون هیچ محدودیت و قید و شرطی. بنابراین؛ وظیفه مرد است که همواره در جهت احقاق این حق و برطرف کردن این نیاز طبیعی در زن تلاش کند، در مقام پدر به یک شکل و در مقام شوهر به شکلی دیگر. دختران نیز به نوعی دیگر و متفاوت و بسیار بیشتر از پسران، به درک محبت پدری نیاز دارند.
بدین ترتیب، مهربان بودن با زن، از صفات زیبای خداوند است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه میفرماید: «خداوند به دختران؛ مهربانتر از پسران است. هر کس دختر یا زنی یا از محارم خود را خوش حال و راضی کند؛ خداوند در قیامت، او را خوش حال خواهد کرد».(۱۰)
از امام صادق(علیه السلام) نیز روایت میکنند: «محبت ورزیدن به زنان؛ از اخلاق پیامبران است؛ آن امام بزرگوار در جای دیگر میفرماید: «فکر نمیکنم ایمان کسی افزایش یابد، مگر با زیاد شدن محبت او نسبت به زنان؛ همچنین پیامبر در روایت زیبایی در باره محبت کردن به دختر میفرماید: «هر کس دخترش را شاد کند، گویی بردهای از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است».(۱۱)
۶-رفتار پیامبر در خانه و خانواده
در سیره پیامبر آمده است زمانی که در خانه به سر میبرد، همواره در خدمت خانواده خود بود و با آن همه مسئولیت و مشغلهای که داشت؛ زمانهای خویش را به سه بخش تقسیم میکرد. جدا از وقتهای معین برای عبادت خدا و کارهای شخصی، بخشی را هم به خانواده اختصاص میداد.
همان گونه که گفته شد، خانواده در راس هرم فرد، خانواده و جامعه قرار میگیرد. بنابراین رفتار درست زن و شوهر و فرزندان با یکدیگر، پایههای این هرم را استحکام و به جامعه پاکی و صفا و آرامش میبخشد.
نمونه زیبا و درست این رفتار را نیز در خانه و زندگی خانوادگی پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) میتوان دید.
«پیامبر خدا در خانه که بود؛ از هر نوع غذایی که فراهم میکردند؛ میخورد و از هیچ غذایی بدگویی و مذمت نمیکرد. سرسفره با خانواده مینشست و غذا میخورد، مگر آن که مهمانی وارد میشد که در آن صورت، با مهمان خود بر سر سفره مینشست».(۱۲)
از موارد دیگری که بر محبت و همدلی میان اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر میافزاید و کانون خانواده را گرمتر و پیوندشان را محکمتر میکند، مشارکت و همکاری در امور است. پیامبر همواره چنین بود و در ساعتهایی که در خانه به سر میبرد؛ به دوختن و وصله زدن لباسهایش میپرداخت، گوسفند میدوشید، زانوی شتر میبست، به خادم خانه در آسیاب کردن گندم کمک میکرد، وسایل خانه را بر پشت خود از بازار به خانه میبرد و همیشه میفرمود: «کمک به همسر و انجام کارهای خانه، صدقه و احسان در راه خداست».(۱۳)
۲- سنن النبی، ص۱۵۰
۳- سوره نساء، آیه ۱۹
۴- مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج۱۴، ص ۲۵۳
۵- سوره نور، آیه ۳۲
۶- بحارالانوار، علامه مجلسی، ح۱۰۳، ص۲۲۱
۷- سوره نحل، آیه ۵۷
۸- بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۹۱
۹- بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۹۷
۱۰- وسایل الشیعه، ج۱۵، ص۱۰۴
۱۱- بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۶۹
۱۲- مکارم الاخلاق، ص۲۶
۱۳- بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۲۷ منبع: ماهنامه طوبی شماره ۳۶؛ نویسنده: زهرا سادات هاشمی