میر حسین قزوینى (ره)
اشاره:
در سال ۱۱۲۶ ه. ق در خانواده اهل علم و فضیلت ، دیده به جهان گشود. از تبار پیامبر بود. خاندانش همه عالم و صاحب کمال و فضیلت بودند. پدرش ، علاّمه میر محمد ابراهیم ، فقیهى پارسا ، شاعرى نفس کشته و با تقوا بود. دایم به یاد آخرت بود و با قرآن و ادعیه انس و همدمى ویژه داشت. افزون بر نوشته هاى فقهى و کلامى آیات الاحکام مرحوم اردبیلى ، شرحى کرده و کتابى جامع در زمینه دعا ، از خود به یادگار گذاشته است .شاعر بود . هم به فارسى شعر مى گفت و هم به عربى .
در کتابخانه عظیم او تنها هفتاد کتاب خطى وجود داشت که همه آنها را یا تالیف کرده بود و یا استنساخ . برادر بزرگش ، آقا سید محمد نیز ، عالمى متعهد و اهل سیر و سلوک بود و در علوم مختلف اسلامى دست داشت . صاحب کتاب پرمایه اعیان الشیعه ، به نقل از برخى اجازات ، او را به آیت اللهى در علم وفضیلت و حجّت خدا بر صاحبان عزم و بردبارى ، ستوده است . عالم ربّانى ، آقا میر حسین قزوینى ، در محضر چنین پدر و برادرش دانش و کمال آموخت و در زمانى کوتاه ، در میان همگنان خود درخشید و به فضل و تقوى مشهور گردید و به مقام اجتهاد نایل شد . در سى و پنج سالگى ، جامع کمالات علمى و عملى گردید . دوست و همدم جوانى او ، مرحوم شیخ عبدالنبى قزوینى در کتاب گران سنگ تتمیم امل الامل ، مى نویسد: فاضلى بى مانند و عالمى کم نظیر است . اگر از جامعیّت او پرستش کنى دریایى است کاستى ناپذیر . . . در تثبیت و تحقیق اقوال چیزى فرو گذار نکند . مختارش چنان دقیق برگزیند که گریزى از پذیرش آن نمى باشد . . . از اوان جوانى ، تا سى و پنج سالگى ، با او بودم . اکنون شصت و پنج بهار از عمر او مى گذرد.
تحصیلات
بهره ورى از اقیانوس علوم پدر و تدبّر و مطالعه گسترده در علوم اسلامى از خدمت دیگر اساتید آن زمان بى نیازش کرد بدین جهت ، او استاد کم دیده بود . شرح حال نگاران ، از چهار استاد براى وى ، نام مى برند:سید نصر اللّه حائرى ، شیخ حسین ماحوزى ، مولى محمّد قاسم سراب تنکابنى و شیخ محمد على جزینى . علاوه بر فقه و اصول ، که مجتهدى صاحب نام و بارک بین بود ، در علوم و فنون دیگر نیز ، مهارتى ویژه داشت . صاحب روضات الجنات او را به مستجمع مراتب معقول و منقول ستوده است . علاّمه قزوینى ، جامعیّت او را چنین توصیف مى کند: لیس فنّه مقصورا على الفقه ولا منظوره موقوفا علیه بل هو متفّنن باتقان . دانش او منحصر به فقه نبود و چنین منظورى هم نداشت ، بلکه در تمام فنون ، دیدگاه هایى صائب و استوار داشت .
اساتید
او ، این همه را مرهون برادرش ، آقا سید محمد مهدى ، مى داند مرحوم آقا بزرگ تهرانى ، مى نویسد: از اساتید او ، سید عالم ، صاحب کمالات و فضایل ، استاد علوم عقلیه ، نقلیه ، رجال و احادیث ، میر محمد مهدى بن محمد ابراهیم حسینى است . خود در این زمینه مى گوید: نزد او (سید محمد مهدى) آنچه توانستم آموختم . توفیق یافتم در زمینه اصول ، فروع ، معقول و منقول از او بهره ها گیرم . او ، بر من حقّى بسیار دارد . خداى رحمتش کناد .
تالیفات
او ، غیر از تهذیب نفوس ، تربیت شاگردان و تقویت و رشد عقاید و ایمان مردم با رفتار الهى خود ، کتاب هایى در زمینه هاى گوناگون از خود به یادگار نهاد: ۱٫ معارج الاحکام . شهید ثانى ، قدس سره ، بر کتاب شرایع الاسلام محقق ، شرح ژرف و پرمایه نگاشته است به نام مسالک الافهام . مرحوم قزوینى ، این کتاب را به عنوان متن درس خارج براى برادرش سید حسن و گروهى از فضلاء تدریس کرد . این مباحث را به در خواست برادر کوچکش ، آقا سید حسین ، استاد فیلسوف بزرگ شیعه ، ملاّ على نورى ، قدس سره ، گرد آورى و نام آن را معارج الاحکام فى شرح مسالک الافهام و شرایع الاسلام نهاد . این کتاب افزون بر نظریّاتى دقیق در احکام و مسایل آن ، در بر دارنده مباحثى مفید در جامع الرواه حاج محمد اردبیلى و مشترکات کاظمى و طریحى آمده است . در بخش پنجم ، کتابهایى را که مأخذ مورد اعتمادش بوده نقد و بررسى کرده و در ضمن فعلى مبسوط را به احوال بسیارى از قدماء و متاخرین ، اعم از اساتید خود و پدرش ، اختصاص داده است . محدث نورى ، صاحب مستدرک درباره این کتاب مى نویسد: کتابى بزرگ و شریف است مقدمات نیکو و سودمندى دارد . ۲٫ مستقصى الاجتهاد فى شرح ذخیره المعاد و الارشاد .در اجازه خویش به سید محمد بحر العلوم ، به تمام شدن این کتاب تصریح کرده است . ۳٫ براهین السّداد فى شرح الارشاد . کتابى بزرگ است و داراى چندین جلد مىباشد . مرحوم آقا بزرگ کتاب تجارت آن را در کتابخانه محمد حسن صدر الدّین ، دیده است ۴٫ نظم البرهان فى احکام الایمان . در اجازه خود به مرحوم بحر العلوم از آن به نام شرح نظام البرهان ، یاد کرده دراین کتاب اصول دین و مباحث اعتقادى را از زبان شعر تبیین کرده است . طلیعه آن چنین است:من بعد اسم الرّب حمد لازم و عند عقل شکر حقّ جازم و أسمعن من لطف ربّ العالمین من الحسینى المسمّى باالحسین ۵٫ الدّر الثمین . این کتاب در بر دارنده چهل رساله در موضوعات فقهى و دیگر علوم است ۶٫ المجموع الرّائق در عوائد شوارق و فوائد بوارق ، چندین رساله در فقه است ۷٫ تذکره العقول فى اصول الدّین در ۱۱۴۲ ه . ق . او را به پایان برده است . ۸٫ کتاب الاخلاق . این کتاب به زبان فارسى نگارش یافته است . او رسائل و کتابهایى دیگر نیز نوشته است . در اجازه خود به مرحوم بحر العلوم مى نویسد: آنها تا کنون زیاده بر بیست رساله شده است . مورّخ بزرگوار ، سید محسن امین ، در کتاب اعیان الشیعه ، عنوان بیست و شش کتاب را آورده است .
وفات
او در سال ۱۲۰۸ ، به لقاء یار پیوست ، در قزوین به خاک سپرده شد . و اینک مرقد مطهر او در آن شهر ، چون یکى از امام زادگان قریب الواسطه ائمه (ع) ، محل روا شدن حاجات و استجابت دعوات و زیارتگاه عموم مؤمنین است .