پیشوایان(ع) و رفتار با همسر
اشاره:
یکى از نکات قابل توجه در سلوک و سیره پیشوایان معصوم(ع) نحوه رفتار آنان با همسر خویش است. هر چند به خاطر طبیعت موضوع و نیز شرایط اجتماعى حجم شواهد و موارد بر جاى مانده در تاریخ در این خصوص فراوان نیست اما همین اندک نیز بسیار ارزشمند و گویاست. آنچه مىخوانید نگاهى گذرا به موضوع یاد شده است.
سیره عملى و رفتار ائمه علیهمالسلام با همسران خویش مانند سایر برخوردها و شیوههاى رفتارى آنان به طور دقیق و روشن در تاریخ دیده نمىشود و این علاوه بر عوامل اجتماعى و سیاسى به ماهیت قضیه برمىگردد که بیشتر یک امر درون خانوادگى است تا اجتماعى و در منظر دیگران اما آن اندازه از روش و سیره آنان که از آنان به ما رسیده و همچنین از سخنان آنان مىتوان تا اندازه زیادى روش آن بزرگواران را به دست آورد. روشن است که چون پیشوایان معصوم علیهمالسلام اعمال خود را در راستاى اسلامى حقیقى و خالص قرار داده بودند و از این جهت میان آنها تفاوتى نیست و هر گاه در روش یا گفتارآنان تفاوتهایى دیده مىشد مربوط به شرایط خاص زمانى است، لذا از روش یک یا چند نفر آنان مىتوان قانون کلى براى شیوه برخوردى همه آنان به دست آورد. در فرصت به نمونههایى از شیوههاى این دست اشاره مىشود.
کمک به همسر
از مسائل مهمى که در زندگى مشترک زن و شوهر مطرح است و از آغاز تا پایان عمر نیز ادامه دارد و در سعادت و خوشبختى و نشاط خانواده تأثیر بسزایى دارد موضوع انجام کارهاى مربوط به زندگى و تأمین نیازها و انجام کارهاى خانه است. این مسأله اگر به صورت عادلانه و صحیح حل شود و هر کدام وظیفه خود را به خوبى انجام دهند از بیشتر مشکلات آینده جلوگیرى مىنماید و صفا و صمیمیت در محیط خانواده حاکم مىشود. حضرت على(ع) و حضرت زهرا(س) بعد از آغاز زندگى مشترک براى تعیین مسؤولیت و وظیفه هر کدام، خدمت رسول خدا(ص) رسیدند و از آن حضرت درخواست داورى نمودند. پیامبر اسلام(ص) کارهاى درون خانه را به عهده فاطمه(س) گذاشت و کارهاى بیرون را به حضرت على(ع) واگذار نمود. فاطمه زهرا(س) مىفرماید: جز خدا کسى نمىداند که من چه اندازه خوشحال شدم از اینکه کارهاى درون خانه به من واگذار شد و از کارهاى بیرون خانه» و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.۱
در همین زمینه در سخنى از امام باقر(ع) آمده است:
فاطمه(س) در خانه على(ع) کار خانه و خمیر کردن و نان پختن و نظافت را به عهده گرفت و على(ع) کارهاى بیرون خانه را، مانند آوردن هیزم و مواد خوراکی.۲
على(ع) به این اکتفا نکرد که فقط کارهاى بیرون خانه را انجام دهد بلکه در کارهاى خانه نیز شرکت مىجست و به صورتى عمل نمىکرد که در خانه بنشیند و انجام تمام کارها را به همسرش واگذار نماید.
امام صادق(ع) مىفرماید: على(ع) همواره هیزم مىآورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین مىکرد و خانه را جارو مىکرد، و حضرت زهرا(س) آرد درست مىکرد و خمیر آماده کرده، نان مىپخت.۳
در این روایت تعبیرى به کار رفته است که نشان مىدهد آن حضرت همواره جارو کردن و نظافت منزل را عهدهدار بود.
على(ع) همواره هیزم مىآورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین مىکرد و خانه را جارو مىکرد، و حضرت زهرا(س) آرد درست مىکرد و خمیر آماده کرده، نان مىپخت.
از برخى روایات استفاده مىشود که حضرت على(ع) در بعضى اوقات در کارهاى مربوط به حضرت زهرا(س) مانند تهیه آرد و آسیاب کردن نیز به کمک همسرش حضرت زهرا(س) مىرفت. از جمله نقل شده روزى رسول خدا(ص) به خانه على(ع) وارد شد و دید على(ع) و فاطمه(س) به کمک یکدیگر با آسیاب دستى مشغول تهیه آرد مىباشند. پیامبر(ص) فرمود: کدام یک خستهترید؟ على(ع) عرض کرد: فاطمه(س) خستهتر است. پیامبر(ص) فرمود: دخترم برخیز، و فاطمه(س) برخاست و پیامبر به جاى او نشست و به على(ع) در آرد کردن، کمک نمود.۴
از این روایت به خوبى استفاده مىشود که حضرت على(ع) همیشه رعایت حال همسرش زهرا(س) را مىنموده است و علاوه بر اینکه خود در کارهاى خانه به او کمک مىکرد، وقتى پیامبر(ص) به خانه آنها آمد و خواست به آنها کمک کند، على(ع) پیش از آنکه فاطمه(س) پاسخى بدهد جواب مىدهد فاطمه(س) خستهتر است و بدین وسیله سعى مىکند، تا همسرش استراحت نماید، یا کار آسانترى انجام دهد و خود به کمک پیامبر(ص) آسیاب مىکند.
پرستارى و عمل به سفارشهاى همسر
هنگامى که حضرت زهرا(س) بیمار شد و ارتحالش نزدیک شد، در رابطه با تشییع بدن مطهر و محل دفنش و چگونگى غسل سفارشهایى به شوهرش على(ع) مىکند که آن حضرت نیز بههمان کیفیت که همسرش خواسته بود عمل مىکند. به علاوه على(ع) در هنگام بیمارى حضرت زهرا(س)، على(ع) مانند یک پرستار مهربان و دلسوز از همسر بزرگوارش مراقبتهاى لازم را به عمل مىآورد. امام سجاد(ع) از پدر بزرگوارش امام حسین(ع) نقل مىکند که وقتى حضرت زهرا(س) بیمار شد به على(ع) سفارش کرد که جریان کسالت او را به کسى خبر ندهد. على(ع) نیز چنین کرد کسى را در جریان کسالت حضرت زهرا(س) قرار نداد و خود آن حضرت پرستارى و مراقبت از زهرا(س) را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک مىکرد. و چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا(س) به شوهرش سفارش کرد که او عهدهدار مراسم تجهیز و دفن او شود. شبانه او را دفن نماید و محل دفن را پنهان نگه دارد. على(ع) نیز چنین کرد ولى بعد از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فرا گرفت و اشکهاى مبارکش بر گونههایش جارى گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر(ص) نمود و به آن حضرت سلام داد و با او به راز و نیاز و درددل پرداخت.
در هنگام بیمارى حضرت زهرا(س)، على(ع) مانند یک پرستار مهربان و دلسوز از همسر بزرگوارش مراقبتهاى لازم را به عمل مىآورد.
حضرت على(ع) بر اساس سفارش حضرت زهرا(س)، او را شبانه دفن کرد و قبر او را پنهان نمود و براى عملى شدن وصیت زهرا(س) و اینکه قبر وى پنهان بماند، با کسانى که بنا داشتند با بررسى و تفحص و نبش قبور، آن حضرت را پیدا نمایند، با سختى برخورد مىنماید. چنانچه در یک گزارش آمده است که حضرت(ع) وقتى متوجه جریان شد، در حالى که لباس مخصوص زمان جنگ و برخوردهاى سخت، پوشیده بود، خشمگین به سوى قبرستان حرکت نمود و به شمشیر مخصوص خود، ذوالفقار، تکیه زده فرمود: من على ابنابىطالب هستم؛ مشاهده مىکنید که با چه وضعى به اینجا آمدهام. به خدا سوگند اگر دست به سنگ یکى از این قبرها بزنید با شمشیر با همه شما نبرد خواهم نمود.۵
دلجویى و احترام
انسان در دوران زندگى با حوادث و مسائلى روبهرو مىشود که او را ناراحت و نگران و متأثر مىسازد. فردى که احساس مىکند از طرف دیگران به او ستم شده و حق او را گرفتهاند اگر براى رسیدن به حق خود و دفاع از ظلمى که به وى شده تلاش کند و نتواند به حق خود برسد دچار ناراحتى و نگرانى خواهد شد. حال اگر براى زن یا شوهر چنین مسألهاى پیش آید و او با حالت تأثر وارد خانه شود ممکن است اظهار گلایه و شکوه نماید و با همسر خود درددل کند و از همسر انتظار داشته باشد که در این شرایط به او کمک کند و از او دفاع نماید، و هر گونه تصور کوتاهى را در این رابطه دور از انتظار مىداند. همسر در این حالتهاى مخصوص، باید سعى کند با مهربانى و دلجویى و احترام نسبت به طرف مقابل، آن چنان رفتار نماید که از اندوه و تأثر و ناراحتى او بکاهد. با سخنان منطقى و محترمانه اثبات نماید که من در دفاع از حق تو کوتاهى نکردم و آنچه مصلحت بوده و توان داشتم در این رابطه انجام دادهام.
حضرت زهرا(س) بعد از پدر بزرگوارش وقتى احساس کرد که ملک او، فدک را به ناحق گرفتهاند، براى دفاع از حق خویش و استرداد املاکش نزد خلیفه وقت رفت و با وجود بحثها و استدلالهاى منطقى که ارائه داد موفق نشد، حق خود را بستاند. لذا با ناراحتى و تأثر شدید وارد منزل شده اظهار ناراحتى نمود. على(ع) را مورد خطاب قرار داد و گفت: … هیچ کس از من دفاع نکرد و از ظلم آنها جلوگیرى ننمود، خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و با شکست و افسردگى بازگشتم، و تو نیز این گونه پریشان نشستهای. تو همان بودى که گرگان عرب را صید مىکردى و اکنون زمینگیر شدهای. یا على(ع) نه گویندگان را مانعى و نه یاوهگویان را دافع. اختیار از کفم رفته، …. از اینکه با تو این گونه سخن مىگویم نزد خدا عذر خواهم، خواه مرا یارى کنی، یا واگذاری، اى واى بر من در هر پگاه که عمید و تکیهگاهم از کف رفت و بازویم بىرمق گشت. على(ع) با لحنى محترمانه همسر مهربان خود را دلدارى داده و در پاسخ فرمود: ویل و واى بر تو مباد بلکه واى بر دشمنان تو باد. اى دختر برگزیده خدا و یادگار نبوت از اندوه و غصه دست بردار. به خدا سوگند من در انجام وظیفه سستى نکردهام و آنچه در قدرت و توان داشتم انجام دادم.
حضرت على(ع) آن چنان با خونسردى و متانت و دلجویى در برابر ناراحتى و شکوه حضرت زهرا(س) برخورد مىنماید، که حضرت فاطمه(س) آرامش پیدا کرده مىفرماید: خداوند مرا کفایت مىکند. و کار آنها را به خدا وامىگذارد و ساکت مىشود.۶
على(ع) همواره مواظب بود که از حزن و اندوه زهرا(س) که بعد از پدر بزرگوارش بسیار زیاد شده بود بکاهد. زهرا(س) به پدرش پیامبر(ص) علاقه زیادى داشت و لذا مىفرمود: پیراهن پدرم را به من بدهید و چون پیراهن را مىگرفت آن قدر آن را مىبویید تا بیهوش مىشد. على(ع) مىفرماید: پیامبر(ص) را در پیراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا(س) را مشاهده کردم که با بوییدن آن پیراهن بیهوش مىشود، آن را پنهان نمودم.۷
حضرت على(ع) خود در باره چگونگى برخورد با همسرش مىفرماید: به خدا سوگند هرگز کارى نکردم که فاطمه(س) خشمگین شود و او را به هیچ کارى مجبور نکردم … او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنى من قدمى برنداشت.۸
توجه به خواست همسر
امام حسین(ع) به خواست و علاقه و حس زیبایىدوستى همسرش، توجه خاصى مىنمود و برخى اوقات حاضر مىشد به همین خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود روبهرو شود ولى به خواست طبیعى و مشروع همسر خویش احترام مىگذاشت.
امام باقر(ع) نقل مىکند، عدهاى بر امام حسین(ع) وارد شدند؛ ناگاه فرشهاى گرانقیمت و پشتیهاى فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: اى فرزند رسول خدا(ص) ما در منزل شما وسایل و چیزهایى مشاهده مىکنیم که ناخوشایند ماست (با اطلاعى که از موقعیت شما داریم وجود این وسایل در منزل شما را مناسب نمىدانیم). حضرت فرمود: ما بعد از ازدواج مهریه همسر خود را پرداخت مىکنیم و آنها هر چه دوست داشتند براى خود خریدارى مىکنند و هیچ یک از وسایلى که مشاهده نمودید از آن ما نیست.۹
در روایت دیگر نقل شده که از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا خرید جواهرات و طلاجات براى زینت بچهها درست است؟ حضرت در پاسخ فرمود: على بنالحسین(ع) براى بچهها و همسرانش زیورآلات از نوع طلا ونقره تهیه مىکرد و آنها را با آن زیورها مىآراست.۱۰
از این روایات و نظایر آن به خوبى استفاده مىشود که امام سجاد(ع) به حس زیبایىدوستى همسر خود احترام مىگذاشت و ابزار لازم را در حد متعارف آن زمان، براى آنها فراهم مىنمود.
حضرت على(ع): به خدا سوگند هرگز کارى نکردم که فاطمه(س) خشمگین شود و او را به هیچ کارى مجبور نکردم … او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنى من قدمى برنداشت.
آراستن خویش براى همسر
اسلام دین فطرت است و چنین دینى باید به احساسات و عواطف افراد جامعه توجه نماید. هر مرد و زنى در فطرت سرشتشان زیباپسندى و آراستهگرى نهفته است، لذا در اسلام بر آراستن خویش و پوشیدن لباس زیبا و استعمال عطر و بوى خوش تأکید زیادى شده است. و سفارش شده که زن و شوهر خود را براى یکدیگر بیارایند و ظاهر خود را جذاب و دوستداشتنى و زیبا نمایند. این عمل علاوه بر اینکه احترام به خواست و علاقه طرف دیگر است، عفت و پاکدامنى را در جامعه تقویت مىنماید. پیامبر گرامى(ص) مىفرماید: لباسهاى خود را تمیز کنید، موهاى خود را اصلاح نمایید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنىاسرائیل چنین نکردند تا زنانشان بدکار شدند.۱۱
در همین راستا ائمه علیهمالسلام نیز به این مطلب توجه خاصى داشتند. خود را براى همسرانشان آراسته و مرتب مىنمودند، لباس مناسب مىپوشیدند و موهاى خود را رنگ مىزدند.
حسن بنجهم از دوستان حضرت موسى بنجعفر(ع) گوید: آن حضرت را دیدم که موهاى خود را خضاب کرده است. گفتم: فدایت شوم، شما هم خضاب مىکنید؟! فرمود: آری، اصلاح و مرتب بودن وضع، بر عفت زنان مىافزاید. زنانى بودند که پاکدامنى را رها کردند از آن جهت که شوهرانشان اصلاح و مرتب بودن خود را رها کردند. سپس فرمود: دوست دارى همسرت را در حالى همانند حال خودت که خود را آراسته ننمودهاى ببینی؟ گفتم نه. فرمود: او نیز چنین است. آن گاه فرمود: نظافت و استعمال بوى خوش و اصلاح مو، از اخلاق پیامبران است.۱۲
در روایت دیگرى یکى از دوستان امام باقر(ع) به نام حکم بنعتیبه گوید: در خانهاى زیبا و آراسته بر آن حضرت وارد شدم. لباس زیبا و رنگینى پوشیده بود که آثار رنگ لباس بر دوش آن حضرت دیده مىشد. خیلى شگفتزده شدم. گاهی، به خانه نگاه مىکردم، گاهى به وضع لباس آن حضرت! حضرت(ع) فرمود: این حالت چطور است؟ عرض کردم: چه بگویم از این لباسى که به تن کردهاید؟ این لباس مربوط به افراد نوجوان است. فرمود: اى حکم، چه کسى زینتها و چیزهاى پاکیزهاى که خداوند براى بندگانش آفریده است را حرام کرده؟!، اینها از چیزهایى است که خداوند براى بندگانش آفریده است اما این خانه که مشاهده مىکنى مربوط به همسر من است و من تازه ازدواج کردهام.۱۳ لباسى که مشاهده مىکنى و همچنین حضور من در این خانه، به خاطر همین موضوع است.
در روایت دیگر حسن زیاتبصرى نقل مىکند که با یکى از دوستانم خدمت امام باقر(ع) رسیدیم. او را در خانهاى زیبا با لباس زیبا در حالى که سرمه کشیده بود دیدیم. سؤالاتى از آن حضرت نمودیم. چون آن حضرت متوجه شد که ما از وضع لباس و خانه آن حضرت شگفتزده شدیم، فرمود: فردا با دوستت نزد من بیا. همان طور که حضرت فرموده بود روز بعد، در منزلى که معمولاً آنجا تشریف داشت خدمت حضرت رسیدیم. مشاهده کردیم که در خانه جز حصیر چیزى نیست و حضرت لباس زبر و خشن به تن دارد، فرمود: دیروز شما پیش من آمدید در حالى که من در خانهاى بودم که مربوط به همسرم مىباشد و آن وسایل موجود در خانه متعلق به او است. او خود را آرایش کرده بود که من هم خود را براى او آراسته و مزین نمایم. سپس فرمود: شبههاى در ذهنت ایجاد نشود. عرض کردم: به خدا سوگند برایم شبههاى ایجاد شد ولى الآن متوجه شدم حقیقت آن است که شما فرمودید و خداوند شبهه را از قلبم بیرون نمود.۱۴
از دقت در روایات مذکور روشن مىشود که ائمه علیهمالسلام چه اندازه به آرایش و زینت خود براى رعایت حال همسرانشان توجه داشتند تا جایىکه گاهى اوقات دوستان و اصحاب آنها به شدت شگفتزده شده و نسبت به وضع لباس و خانه آنها پرسش مىکردند. شاید آن بزرگواران در ضمن با این اعمال خود مىخواستند با آداب و رسوم غلط و بىتوجهى به همسر مبارزه کنند و منطق صحیح اسلامى را براى آنان ترسیم نمایند.
اسلام دین فطرت است و چنین دینى باید به احساسات و عواطف افراد جامعه توجه نماید.
گذشت در برابر لغزشها
براى افرادى که مدتها با یکدیگر زندگى مىکنند و در امور زیادى منافع واحدى دارند سر زدن لغزش و اشتباه و خطا امرى عادى و متعارف است. بنابراین لازم است با عفو و گذشت از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشمپوشى نمایند و آنها را به رخ طرف مقابل نکشند. زن و شوهر در برابر کلمات تند و خشنى که احیانا به خاطر شرایط خاصى که براى هر کدام ممکن است پیش آید، از طرف مقابل مىشنوند باید با متانت و سعه صدر با آن روبهرو شوند و با خونسردى و گفتن چند کلمه محبتآمیز سعى کنند طرف را از حالت ناراحتى که دارد خارج نمایند.
در سیره معصومین(ع) مىخوانیم در مواردى با وجود اینکه اشتباه و خطا از جانب زن بوده و او را اذیت کرده و آزار داده است ولى امام(ع) در مقابل، گذشت و اغماض کرده، آن را نادیده مىگرفته است. اسحاق بنعمار گوید: به امام صادق(ع) عرض
از دقت در روایات مذکور روشن مىشود که ائمه علیهمالسلام چه اندازه به آرایش و زینت خود براى رعایت حال همسرانشان توجه داشتند.
کردم حق زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، نیکوکار محسوب شود؟ امام(ع) فرمود: وسایل خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایى از او سر زد از او بگذرد. سپس فرمود: پدرم «امام باقر(ع)» همسرى داشت که به او اذیت و آزار مىرساند ولى پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار مىداد.۱۵
جمعبندى
از بررسى مطالبى که ذکر شد و سخنان و سفارشات پیشوایان معصوم(ع) چنین استفاده مىشود که زنان داراى حقوقى هستند که باید کاملاً رعایت شود. به شخصیت آنها باید احترام گذاشته شود، به خواست آنان توجه شود. حس زیبایىپسندى آنها باید ارج گذاشته شود و آنچنان با آنها برخورد و رفتار شود که نسبت به زندگى دلگرم شوند و نشاط و شادابى بر محیط خانه حاکم گردد. رهبران معصوم(ع) آن قدر به مسأله خواست همسر در زندگى شخصى توجه نمودهاند که در برخى موارد که اختلاف نظر پیش مىآمد خواست او را مقدم داشتهاند. به عنوان نمونه هر گاه زن و شوهر در تعیین غذایى که مىخواهند بخورند اختلاف سلیقه پیدا کنند، رهبران معصوم(ع) دستور دادهاند که شایسته است جانب زن رعایت شود و مردى که چنین کند، مؤمن است و بعکس، مردى که غذاى مطابق میل خود را بر زن تحمیل نماید دچار یک نوع نفاق
است. امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده است که: مؤمن مطابق خواست و میل خانوادهاش، غذا مىخورد و منافق، خانوادهاش را وادار مىکند که طبق میل او غذا بخورد.۱۶ در برخى روایات تأکید شده است که شوهر وقتى وارد خانه مىشود در برخورد با همسر باید طورى رفتار کند که موجب ناراحتى او فراهم نشود. پیش از وارد شدن، به گونهاى او را باخبر سازد تا اگر در وضع مطلوبى نیست بتواند وضع خود را تغییر دهد و همچنین براى احترام به او هنگام وارد شدن سلام نماید.
امام صادق(ع) مىفرماید: وقتى شوهر به خانه خود وارد مىشود باید به همسرش سلام نماید و پیش از وارد شدن با زدن کفشهایش به زمین و سرفه کردن، همسر را از آمدن خود باخبر سازد، مبادا او را در حالتى ببیند که او را ناخوش آید.۱۷
حضرت على(ع) مىفرماید:
در خانه مشغول پاک کردن عدس بودم و فاطمه در حال درست کردن غذا بود که پیامبر اکرم(ص) وارد شد؛ فرمود: یا ابالحسن! عرض کردم بلى یا رسولاللّه! فرمود: این سخن از من بشنو و این را نمىگویم مگر از جانب پروردگار: هر مردى که در کار خانه به همسرش کمک کند، براى او به تعداد هر مویى که در بدن دارد یک سال عبادت منظور مىشود، آنچنان عبادتى که روزهایش روزه و شبهایش مشغول نماز و راز و نیاز باشد و خداوند پاداش صابرانى چون داود و یعقوب و عیسى(ع) به وى خواهد داد.۱۸ این روایت به خوبى اهمیت و ارزش همکارى با همسر را مىرساند. در روایتى دیگر، امام صادق(ع) مىفرماید: خداوند زیبا بودن و زینت کردن را دوست دارد و تظاهر به ندارى و فقر را مکروه مىداند. دوست دارد آثار نعمتهایش را بر بندهاش ببیند، لباسش نظیف و پاکیزه باشد، بوى خوش استعمال کند، خانهاش را زینت دهد، خانه و اطرافش را جاروب کند.۱۹
روشن است که اسلام رعایت نظافت و زیبایى را بر همه، چه مرد و چه زن، لازم دانسته است. امید است مردان ما از روش و سخنان پیشوایان معصوم(ع) درس گرفته نسبت به همسران خود آنچنان رفتار کنند که اسلام و وجدان و عقل فرمان مىدهد و همسر را به عنوان شریکى عزیز و مهربان و دوستى ارجمند و گرامى بلکه بخشى از جسم و جان خود به حساب آورند. مقام و موقعیت و جایگاه او را پاس بدارند و با او آن طور رفتار نمایند، که دوست دارند در باره آنها رفتار شود. ان شاءاللّه.
پی نوشت:
۱- وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۱۲۳
۲. مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۵۱. بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱، حدیث ۳۸.
۳. کافی، ج۵، ص۸۶، حدیث ۱. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹، حدیث ۳۶۴۰، باب ۲. امالى طوسی، ج۲، ص۲۷۴. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۱، حدیث ۷.
۴. بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۰.
۵. همان، ص۱۷۱.
۶. احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۸۲ ـ ۲۸۱.
۷. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۷ و حدیث ۶.
۸. فواللّه ما اغضبتها و لا اکرهتها على امر … و لا اغضبتنى و لا عصت لى امرا، کشفالغمه، ج۱، ص۳۶۳.
۹. کافی، ج۶، ص۴۷۶، روایت ۱.
۱۰. همان، ص۴۷۵.
۱۱. نهجالفصاحه، ص۷۲، رقم ۳۷۷.
۱۲. وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۱۸۳. کافی، ج۵، ص۵۶۷.
۱۳. کافی، ج۶، ص۴۴۶، حدیث ۱.
۱۴. همان، ص۴۴۸، روایت ۱۳.
۱۵. همان، ج۵، ص۵۱۰، روایت ۱. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۱، روایت ۴۵۲۸.
۱۶. وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۲۵۰.
۱۷. بحارالانوار، ج۷۶، ص۱۱.
۱۸. عوالم العلوم، ج۱۱، بخش ۲، ص۵۰۰. بحار، ج۱۰۴، ص۱۳۲، حدیث ۱.
۱۹. بحار، ج۷۹، ص۳۰۰.
منبع: نشریه پیام زن ،شماره۶۸