نگاهي به حديث سلسلـة الذهب
…ازهمین رو، امام علی(ع) می فرماید: ان«لا اله الا الله» شروطا و انی و ذریتی منْ شروطها؛ «لا اله الا الله» شرطهایی دارد و من و فرزندانم ازجمله این شرطها هستیم».١۲
یكی از صاحب نظران در زمینه نقش امامان معصوم(ع) در توحید علمی (نظری) می نویسد:
«اگرچه خداوند تبارك و تعالی انسان را به فطرت توحیدی آفرید و همراه آن عقل را به او عنایت فرمود تا خود از این طریق به توحید نایل گردد، اما انسان به كمك این قوا و تجهیزات فقط قادر به درك كلیاتی از معارف بلند توحیدی است و از درك دقایق و لطافت آنها عاجز است و لذا عقل حكم میكند كه انسان همواره نیازمند كسانی است كه به مرتبه توحید ناب نایل شده تا از آن مراتب رفیع به او خبر دهند
سلسله الذهب – شيخ صدوق – كتاب التوحيد
نگاهي به حديث سلسلـة الذهب
امام رضا (ع) در حديث معروف «سلسله الذهب» به واسطة پدران خود از پيامبر خدا و آن حضرت نيز از جبرئيل(ع) نقل میكند كه خداوند تعالی فرمود:
«لا إله إلاّ الله حصني فمن دخل حصني أمن [من] عذابي؛ «لا إله إلاّ الله» (توحيد) قلعة استوار من است.
پس هر كس در قلعة من داخل شود، از عذاب من در امان میماند».1
آنگاه در تكميل حديث میفرمايد: «بشروطها و أنا من شروطها؛ [تحقّق آنچه گفتم] شروطی دارد و من از جمله آن شروطم».
اين سخن به اين نكته اشاره دارد كه داخل شدن در قلعة توحيد و ايمني يافتن از عذاب دوزخ بدون پذيرش ولايت امام معصوم(ع) امكانپذير نيست.
شيخ صدوق(ره) در «كتاب التوحيد» پس از نقل روايت ياد شده، در توضيح «شروط توحيد» چنين می نويسد:
«از شروط لا إله إلاّ الله (توحيد) پذيرش اين موضوع است كه [امام] رضا ـ درود خدا بر او باد ـ از سوی خدای عزّ و جلّ [به عنوان] امام بر بندگان [برگزيده شده] و پيروي از او بر آنها واجب است».2
جالب اينجاست كه در روايت ديگري كه از امام رضا(ع) نقل شده است، خداوند متعال می فرمايد:
«ولاية علي بن أبيطالبٍ حصني فمن دخل حصني أمن ناري؛
ولايت علی بن ابیطالب، دژ استوار من است.
پس هر كس در دژ من وارد شود، از آتش من ايمني می يابد».3
اين روايت به روشنی نقش محوری امامان(ع) در توحيد و يگانگی خدا را نشان میدهد و روشن میسازد كه وارد شدن در حصن ولايت امامان(ع)؛ يعنی داخل شدن در حصن ولايت خدا و پذيرش توحيد و يگانگی او.
در بسياري از روايات، ادعيه و زيارات از امامان (ع) به عنوان ارکان يا پایههای توحيد ياد شده است.
در روايتی كه از سيد العابدين علی بن الحسين(ع)، نقل شده، در اين زمينه چنين آمده است:
ليس بين الله و بين حجّته حجابٌ، فلا لله دون حجّته سترٌ، نحن أبواب الله، و نحن الصّراط المستقيم، و نحن عيبة علمه، و نحن تراجمة وحيه، و نحن أركان توحيده و نحن موضع سرّه؛ بين خداوند و حجتش هيچ حجابی نيست و خداوند در برابر حجتش هيچ پوششی ندارد.
ما دروازههاي خدا، صراط مستقيم، مخزن علم او، ترجمان وحي او، پايه هاي توحيد او و جايگاه سرّ او هستيم».4
در زيارت جامعه كبيره نيز از ائمه معصومين (ع) با اين عنوان ياد شده است:
«و رضيكم… أركانا لتوحيده
؛ و خداوند، شما را پسنديد به اينكه … پايه های توحيد او باشيد».5
در يكی از دعاهای ماه رجب نيز كه به امام عصر(ع) منسوب است، امامان معصوم(ع) با اين ويژگي توصيف شده اند:
«فجعلتهم معادن لكلماتك و أركانا لتوحيدك
؛ پس خداوند، شما را معادن كلمات خود و پايه های توحيد خود قرار داد».6
برای روشن شدن مفهوم اين ويژگی امامان، بايد ابتدا نكته هايی را درباره توحيد و جهان بينی توحيدی يادآور شويم:
جهان بينی توحيدی، اساس جهانبينی اسلامی را تشكيل میدهد.
بر اساس اين جهان بينی، مبدأ و منتهای جهان، يكی است و جز خدای يگانه كسی سزاوار پرستش نيست.
استاد شهيد مرتضی مطهری در اين باره مینويسد: «جهان بينی توحيدی؛ يعنی جهان «يك قطبی» و «تك محوری» است.
جهانبينی توحيدی؛ يعنی جهان ماهيت «از اويی» (إنّا لله) و «به سوی اويی» (إنّا إليه راجعون)7 دارد».8
«توحيد، درجات و مراتب دارد، همچنانكه شرك نيز كه مقابل توحيد است، مراتب و درجات دارد.
تا انسان همة مراحل توحيد را طی نكند، موحد واقعی نيست».9
ايشان در ادامة سخنان خود، با تقسيم مراتب توحيد به «توحيد نظری» و «توحيد عملی»، مراتب سه گانة توحيد نظری را اينگونه برمیشمارد:
««توحيد ذاتی»؛ يعنی شناختن ذات حق به وحدت و يگانگی … «توحيد صفاتی»؛ يعنی درك و شناسايی ذات حق به يگانگی عينی با صفات و يگانگی صفات با يكديگر… «توحيد افعالی»؛ يعنی درك و شناختن اينكه جهان با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و كار او و ناشی از اراده اوست».10
استاد شهيد دربارة توحيد عملی نيز می فرمايد: «توحيد عملی يا «توحيد در عبادت»؛ يعنی يگانه پرستی.
به عبارت ديگر، در جهت پرستش حق، يگانه شدن».
11 با روشن شدن مفهوم و مراتب توحيد می توان گفت كه هم درك مراتب توحيد و هم تحقّق عينی آن در فرد و جامعه، بدون وجود پيشوايانی كه هم در توحيد نظری و هم در توحيد عملی، سرآمد روزگار خود بوده و به بالاترين مراتب توحيد دست يافته باشند، امكانپذير نيست.
از همين رو، امام علی(ع) می فرمايد: إنّ «لا إله إلاّ الله» شُرُوطا وَ إِنِّي وَ ذُرِّيتِي مِنْ شُرُوطِها؛ «لا إله إلاّ الله»
شرطهايی دارد و من و فرزندانم از جمله اين شرطها هستيم».12
يكی از صاحب نظران در زمينة نقش امامان معصوم (ع) در توحيد علمی (نظری) می نويسد: «اگرچه خداوند ـ تبارك و تعالی ـ انسان را به فطرت توحيدی آفريد و همراه آن عقل را به او عنايت فرمود تا خود از اين طريق به توحيد نايل گردد، اما انسان به كمك اين قوا و تجهيزات فقط قادر به درك كلياتی از معارف بلند توحيدی است و از درك دقايق و لطافت آنها عاجز است و لذا عقل حكم میكند كه انسان همواره نيازمند كسانی است كه به مرتبة توحيد ناب نايل شده تا از آن مراتب رفيع به او خبر دهند و به اين وسيله او را از ورطة جهالت و افراط و تفريط برهانند».13
جايگاه و نقش ارزندة امامان معصوم(ع) در تبيين و توصيف توحيد نظری آنگاه روشن میشود كه عقايد بی پاية اهل سنّت را دربارة خدا و صفات او ملاحظه كنيم و ببينيم كه چگونه آنها به واسطة دور افتادن از مكتب اهل بيت(ع) از يك سو، قائل به امكان ديدن خدا با چشم (رؤيت)؛ مشابهت او با مخلوقاتش (تشبيه) و دارا بودن چشم، گوش، دست و پا چون انسانها (تجسيم) شده اند 14.
و از سوی ديگر، در حلّ مسائلی چون جبر و تفويض، قضا و قدر و… درمانده و به بنبستهای فكری گرفتار آمده اند.
روايات اسلامی، با توجه به نقش حسّاس و تعيين كنندة امامان معصوم(ع) در تحقّق عينی توحيد در جامعه بر ضرورت شناخت امام و حجت الهی در هر عصر، تأكيد و نشناختن امام را برابر با مرگ در حال كفر و شرك دانسته اند.
15 از اين رو بود كه امام حسين(ع) هنگام سخن گفتن از فلسفه آفرينش، معرفت خدا را غايت خلقت معرفی میكند و در پاسخ اين پرسش كه معرفت خدا چيست، می فرمايد:
«معرفت امامی كه اطاعت او واجب است» متن روايت آن حضرت به شرح زير است: «هان ای مردم! همانا خداوند ـ بزرگ باد ياد او ـ بندگان را نيافريد مگر برای اينكه او را بشناسند.
پس هرگاه او را بشناسند، او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هر آنچه جز خداست، بی نياز شوند.
مردی پرسيد: ای فرزند رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد – پدر و مادرم فدايت، معرفت خدا چيست؟ حضرت فرمود:
اين است كه اهل هر زمانی، امامی را كه بايد از او فرمان برند، بشناسند».16
افزون بر آنچه گفته شد، ائمة اطها ر(ع) در توحيد و يگانه پرستی، جايگاه و نقش ديگری هم دارند كه به اين اعتبار هم میتوان آنها را «پايه های توحيد» به شمار آورد و آن نقشی است كه آنها در هدايت مردم به سوی خدا و رساندن آنها به مقصد نهايی بر عهده دارند كه پيش از اين در بحث از «باب الله» و «سبيل الله» بودن امامان (ع) به آن اشاره كرديم و گفتيم كه جز از طريق آنها نمی توان به خدا رسيد.
به همين دليل در زيارت جامعة كبيره میخوانيم: «من أراد الله بدء بكم و من وحدّه قبل عنكم و من قصده توجّه بكم؛
هر كس خدا را میخواهد، به شما آغاز میكند و هر كس او را به يگانگی می شناسد، از شما می پذيرد و هر كس آهنگ او دارد، به شما رو میكند».17
پي نوشت ها : 1. معاني الأخبار، صص 370 و 371، ح 1؛ محمد بن علي بنالحيسن شيخ صدوق، ص 25؛ بحار الأنوار، ج 3، ص 7، ح 16.2. التوحيد، ص 25.
3. معاني الأخبار، ص 371، ح 1.
4. همان، ص 35، ح5 .
5. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 371، ح 2.
6. سيد بن طاووس، إقبال الأعمال، ص 646.
7. سورة بقره(2)، آية 156.
8. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 2 جهانبيني توحيدي، ص 83.
9. همان، ص 99.
10. همان، صص 99ـ103.
11. همان، ص 105.
12. علي بن محمد الليثي الواسطي، عيون الحكم و المواعظ، تحقيق: حسين الحسني البيرجندي، ص 151، ح 2312.
13. محمدباقر تحريري، جلوههاي لاهوتي شرح زيارت جامعه كبيره، ج 2، ص 286.
14. ر. ك: صحيح مسلم، ج 8 ، ص 32، ابو داوود سليمان بن اشعث؛ سنن ابي داوود، ج 2، ص 419؛ صحيح البخاري، ج 2، جزء4، ص 141. ر.ك: مركز المصطفي للدراسات الاسلاميه، العقائد الإسلاميـ[، ج 2، صص 71ـ131.
15. ر. ك: الكافي، ج 1، ص 371، ح 5؛ بحار الأنوار، ج 8 ، ص 368 و ج 32 ، صص 321 و 333.
16. فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، صص 604 و 605.
17. من لايحضره الفقيه، ج 2، صص 373 و 374. منبع:ماهنامه موعود شماره 105