مُناظره راهب نصرانى با امام باقر عليه السلام
مورخين درباره سؤال و جواب آن راهب نصرانى با امام باقر عليه السلام مطالبى نوشتهاند كه ما خلاصهاى از آن را ميآوريم.
روزى حضرت باقر به همراه فرزندش امام صادق عليهماالسلام از مقابل بارگاه هشام عبور ميکردند که در ميدان شاهد عده بسيارى از مردم شدند. امام پرسيد اينان کيستند؟
دربانان پاسخ دادند: اينان کشيشان و راهبان دين مسيح هستند و اين داناى ايشان است که سالى يک روز به اينجا ميآيد و مردم سوالاتشان را از وى ميپرسند.
امام باقر عليه السلام به وسيله رداى خود صورت مبارکشان را پوشاندند و در بين جمعيت نشستند.
در آن هنگام که راهب مردم را نظارهگر بود امام را ديد و از ايشان پرسيد: آيا از مايى يا از امت مرحومه؟(مسلمانان)
امام فرمود: البته از امت مرحومه.
راهب پرسيد: از دانشمندان آنهايى يا از جاهلانشان؟
امام فرمود: از جاهلانشان نيستم.
راهب گفت: از شما سوال بپرسم؟
امام فرمود: بپرس .
سوال: چگونه ادعا ميکنيد که اهل بهشت ميخورند و ميآشامند ولى فضولات ندارند؟ نشانه آن در اين دنيا چيست؟
حضرت فرمودند: نشانه آن جنين در شكم مادر است که غذا ميخورد ولى فضولات ندارد.
سوال: ميگوييد که نعمتهاى بهشت پايانناپذير است، نشانه آن در دنيا چيست؟
حضرت فرمودند: نشانه آن علم است كه هر چه از آن بهره گيرند نقصان ندارد.
سوال: کدام وقت است كه نه جزء روز است و نه از اوقات شب؟
امام فرمودند: زمان ميان طلوع فجر تا طلوع آفتاب ميباشد كه از اوقات بهشت است. در آن زمان ميتوان آخرت را آباد كرد و سعادت دو جهان را به دست آورد.
سوال: آن دو برادر كه با هم متولد شدند و با هم مُردند، چرا عمر يكى از آنان پنجاه سال و عمر ديگرى صد و پنجاه سال بوده است؟
حضرت جواب دادند: آن دو برادر “عزير” و “عزيره” بودهاند كه قرآن از آنها خبر ميدهد كه “عزير” چون در زنده شدن مردهها در روز قيامت ترديد كرد، پروردگار عالم جان او را صد سالگ گرفت، سپس او را زنده كرد.
پس از اين مناظره راهب که سخت متعب شده بود به امام گفت: شما گفتيد عالم نيستم.
امام فرمود: گفتم از جاهلان نيستم.
از طرف ديگر خبر اين مناظره به گوش هشام رسيد . پس امام را راهى مدينه نمود چرا که مردم نظارهگر اين همه دانش و علم امام بودند و هشام از اين موضوع بيم داشت.
ابن حجر متعصّب در حق امام باقر عليه السلام گفته است: «هو باقر العلم و جامعه و شاهد علمه و رافعه صفى قلبه و زكا علمه و عمله و طهرت نفسه و شرف خلقه و عمرت اوقاته بطاعة الله و له من الرسوخ من مقامات العارفين مايكل عنه السنة الواصفين و له كلمات كثيرة فى السلوك والمعارف لاتجملها من العجالة» ؛ «او جامع علوم و شكافنده علم و توسعه دهنده علم بود. او نمايانگر علم بود و علم را رفعت داد. قلب او مهذب و علم و عمل او پاك و پاك بود. او طاهر و مطهر بود، خلق او عالى بود و عمر او در اطاعت خداوند صرف شد. تبحّرى در عرفان داشت كه زبان گوياى آن نيست. سخنان او در عرفان و سير و سلوك به حدّى است كه نميتواند در اين گفتار ضبط شود.»
صاحب جنات الخلود كه شيعه است ميگويد: «اكثر اوقات امام صرف اطاعت خدا ميشد. از خوف خدا ميگريست. بسيار متواضع بود. بر سر مزارع ميرفت و كار ميكرد و آنچه به دست ميآورد در راه خدا صرف مينمود. سخيترين مردم بود وقتى تمام علما نزدش ميآمدند؛ علمشان قطرهاى بود در مقابل دريا، و نظير اميرالمؤمنين عليه السلام چشمههاى حكمت از اطرافش ميجوشيد و در مقابل جلالتش هر جليلى كوچك بود.»
منبع: هدايتگران راه نور، آية الله مدرسي، با دخل و تصرف .