طعم شیرین عدالت در دوران ظهور
اشاره:
با رستاخیز مهدی _ علیه السلام _، ظلم و ستم به دیار عدم آهنگ سفر کرده و جای خود را به عدل و داد میسپارد و عدالت اجتماعی فراگیر شده و ثمره تلاش و کوشش انبیاء و اولیاء به بار نشسته و مردم طعم شیرین عدالت را میچشند.
امام زمان (علیه السلام )بعد از تولد چنین دعا کردند: «… اللهم انجز لی ما وعدتنی، و اتمم لی امری، و ثبت وطاتی، و املا الارض لی عدلا و قسطا[۱] ؛ خداوندا! آنچه را که به من وعده دادی محقق ساز و امر (حکومت عدالت گستر جهانی) مرا به کمال برسان و گامهای مرا استوار بدار و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر ساز.»
در احادیثی که درباره قیام مهدی (علیه السلام )آمده است دعوت به توحید و مبارزه با شرک و کفر اعتقادی، به اندازه ایجاد عدالت و اجرای آن، مورد تاکید قرار نگرفته است. علت این امر را باید در نیاز عمده جامعه بشری به برقراری عدالت و گسترش دادگری در این زمان دانست.
امام صادق (علیه السلام )فرمود: «اذا قام القائم (علیه السلام )حکم بالعدل وارتفع الجور فی ایامه و آمنتبه السبیل و اخرجت الارض برکاتها و رد کل حق الی اهله[۲] ؛ هرگاه قائم قیام کند، به عدل حکم میکند و در ایام او جور مرتفع شود و به وسیله او راهها امن گردد، زمین برکاتش را خارج میسازد و هر حقی به صاحبش برگردانده میشود.»
امام حسین (علیه السلام )فرمود: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عز و جل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما، کذلک سمعت رسول الله یقول[۳] ؛ اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند، تا مردی از فرزندان من خروج کند، پس زمین را از عدل و داد پر کند، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. این چنین از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم.»
امام صادق صلی الله علیه و آله فرمود: «اما والله لیدخلن (القائم) علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و القر[۴] ؛ به خدا قسم که عدالتخود را در درون خانههای مردم وارد میکند همانگونه که سرما و گرما داخل میشود.»
امام رضا (علیه السلام )فرمود: فاذا خرج وضع میزان العدل بین الناس، فلا یظلم احد احدا[۵] ؛ آنگاه که خروج کند، ترازوی عدل را در بین مردم مینهد، پس هیچکس به دیگری ظلم نمیکند.»
ارزش عدالت
عدالت از اصول مهم و از تعالیم و اهداف عمده اسلام است. در دستورات اسلامی، انسانها مامور شدهاند که در تمام ابعاد زندگی خود (فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و نیز در گفتار، رفتار و کردار) عدالت را رعایت کرده و آن را سر لوحه کارهای خود قرار دهند.
قرآن کریم در آیات متعددی ارزش و اهمیت عدالت را بیان کرده و به آن سفارش نموده است که در ذیل نمونه هایی از این آیات بیان میشود:
۱- «اعدلوا هو اقرب للتقوی»[۶]؛ «عدالت ورزید که عدل به تقوی نزدیکتر است.»
«و اذا قلتم فاعدلوا»[۷] ؛ «وقتی سخن گفتید به عدالتسخن گویید.»
۲- «ان الله یامر بالعدل والاحسان»[۸] ؛ «حقیقتا خداوند به عدل و احسان امر میکند.»
۳- «و لایجرمنکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی»[۹] ؛ «و البته نباید بدی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است.»
۴- «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»[۱۰] ؛ «به راستی پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و ترازو فرود آوردیم تا مردم به عدالتبرخیزند.»
بر اساس این آیه، فرستادن رسولان الهی و کتابهای آسمانی برای تحقق عدالت در جامعه بشری است.
در جامعه اسلامی همه افراد در برابر بیت المال و امکانات عمومی مساوی اند و هیچ عامل نژادی و سوابق مبارزاتی و انتساب به افراد یا گروههای صاحب نفوذ و قدرت، مانع اجرای عدالت نمیشود و لذا گریزگاه قانونی در جامعه اسلامی وجود ندارد.
ائمه اطهار _ علیهم السلام _ که مفسران واقعی قرآن کریم هستند نیز در کلمات نورانی خود بر مساله عدالت تاکید ورزیدهاند. به عنوان نمونه چند فراز از گفتار آنان را در ذیل میآوریم:
۱- امام صادق (علیه السلام )فرمود: روزی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )به خلیفه دوم فرمودند: «ثلاث ان حفظتهن و عملت کفتک ما سواهن، و ان ترکتهن لم ینفعک شیء سواهن؛ سه چیز است که اگر از آنها حفاظت کرده و به آنها عمل کنی تو را از غیر آنها بی نیاز میکند و اگر آنها را ترک کنی، غیر آنها سودی به تو نمیرساند.»
خلیفه پرسید: آن سه چیز کدامند؟ حضرت فرمودند: «اقامه الحدود علی القریب و البعید، والحکم بکتاب الله فی الرضا والسخط، والقسم بالعدل بین الاحمر والاسود…[۱۱] ؛ اجرای حدود بر نزدیک و دور (آشنا و بیگانه)، و حکم کردن به کتاب خدا در حال خرسندی و خشم، و تقسیم عادلانه بین سیاه و سرخ…»
۲- امام علی (علیه السلام )به فرزندش امام حسین (علیه السلام )فرمود: «اوصیک بتقوی الله فی الغنی و الفقر و بالعدل علی الصدیق و العدو؛ تو را به تقوای الهی در حال غنا و تنگدستی و رعایت عدالتبا دوست و دشمن سفارش میکنم.»
۳- ابو مالک میگوید:
«قلت لعلی بن الحسین (علیه السلام )اخبرنی بجمیع شرایع الدین. قال: قول الحق، والحکم بالعدل، والوفاء بالعهد، هذه جمیع شرایع الدین[۱۲] ؛ به امام سجاد (علیه السلام )گفتم: مرا از مجموعه آئینهای دین آگاه کن. امام فرمود: سخن حق و داوری طبق عدالت و وفای به عهد. اینها همه آئینهای دین است.»
تحقق عدالتبه دست مهدی _ علیه السلام _
لازمه تحقق عدالت اجتماعی، از بین رفتن ناهنجاریها و مفاسد اجتماعی است. حضرت مهدی (علیه السلام )در حکومت جهانی خود با این مفاسد مبارزه کرده و معضلات و مشکلات جامعه را برطرف میکند. در ذیل به چند روایت که بیانگر مفاسد و بی عدالتی در دوران غیبت است اشاره میشود:
۱- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «و ذلک عندما تصیر الدنیا هرجا و مرجا، و یغار بعضهم علی بعض، فلاالکبیر یرحم الصغیر، و لاالقوی یرحم الضعیف، فحینئذ یاذن الله له بالخروج[۱۳] ؛
و آن (قیام قائم _ علیه السلام _) در هنگامی است که دنیا دچار آشفتگی میگردد و مردمان به یکدیگر میتازند، نه بزرگسال به خردسال رحم میکند، و نه قدرتمند به ناتوان، در این هنگام خداوند به او (امام غایب) اجازه خروج میدهد.»
۲- امام صادق (علیه السلام )درباره دوران غیبت امام عصر میفرماید: «و رایت الربا ظاهرا لا یعیر[۱۴] ؛ میبینی که ربا آشکار است و سرزنش نمیشود.»
۳- همچنین آن حضرت درباره این دوران فرمود: «و رایت الولایه قباله لمن زاد[۱۵] ؛ مینگری که ولایت (مسؤولیت و پستها) در دست کسانی است که رشوه بیشتری میدهند.»
در نگرش به مجموعه این احادیث و احادیث دیگری که در تبیین و ترسیم دوران پیش از ظهور رسیده است، به این نکته پی میبریم که بزرگترین بحران در حیات انسانی پیش از ظهور، نبود عدالت اجتماعی است.
حضرت مهدی (علیه السلام )در دوران حکومت جهانی خویش با کلیه معضلات اجتماعی که دامنگیر جامعه جهانی است، مبارزه کرده و جهان را از لوث آنها پاک مینماید، و جامعه ایده آل اسلامی را بر مبنای فرهنگ ناب محمدی صلی الله علیه و آله تشکیل میدهد. در ذیل به چند روایت که بیانگر عملکرد حضرت مهدی (علیه السلام )در دوران ظهور و ویژگیهای این زمان است اشاره میشود:
۱- امام صادق (علیه السلام )درباره دوران ظهور میفرماید: «و یحسن حال عامه العباد، و یجمع الله الکلمه، و یؤلف بین قلوب مختلفه، و لا یعصی الله (عز و جل) فی ارضه، و یقام حدود الله فی خلقه، و یرد الله الحق الی اهله[۱۶]؛ حال عموم مردم را بهبود بخشد، و خداوند وحدت کلمه پدید آورد، وبین قلبهای پراکنده الفت ایجاد کند، و خداوند در زمین معصیت نشود، و حدود الهی میان مردم اجرا شود و خداوند حق را به اهلش باز گرداند.»
۲- همچنین آن حضرت فرمود: «اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها… ای یحییها الله بعدل القائم عند ظهوره بعد موتها بجور ائمه الضلال[۱۷] ؛ (خداوند در قرآن میفرماید:) «بدانید که خداوند زمین را پس از مردنش زنده میگرداند» یعنی خداوند زمین را با عدل قائم در رستاخیز ظهور او زنده میگرداند، پس از آنکه از ستم فرمانروایان ضلالت مرده باشد.»
۳- امام صادق (علیه السلام )فرمود: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع الجور فی ایامه و امنتبه السبل[۱۸]؛ هنگامی که قائم قیام کند، بر اساس عدالتحکم میکند و ظلم و جور در دوران او برچیده میشود و راهها در پرتو وجودش امن میگردد.
۴- امام باقر (علیه السلام )درباره عملکرد حضرت مهدی (علیه السلام )در دوران ظهور فرمود: «و یوسع الطریق الاعظم فیصیر ستین ذراعا و یهدم کل مسجد علی الطریق و یسد کل کوه الی الطریق و کل جناج و کنیف و میزاب الی الطریق[۱۹] ؛ جاده بزرگ و اصلی را توسعه میدهد تابه ۶۰ ذراع برسد و تمام مساجدی را که در مسیر قرار دارند خراب میکند و تمام دریچههایی که به راهها گشوده میشود میبندد و بالکنها و فاضلابها و ناودانهائی که در راه (عبور مردم) باز میشود میبندد.»
۵- امام باقر (علیه السلام )میفرماید: «اذا قام قائم اهل البیت قسم بالسویه و عدل فی الرعیه[۲۰] ؛ هنگامی که قیام کننده اهل بیت _ علیهم السلام _ قیام کند، به صورت مساوی تقسیم میکند و در میان رعیتبه عدالت رفتار میکند.»
۶- در دعای ندبه میخوانیم: «متی ترینا و نریک و قد نشرت لواء النصر تری… و قد ملات الارض عدلا و اذقت اعدائک هوانا و عقابا؛ کی ما را میبینی و ما هم تو را ببینیم در حالی که پرچم پیروزی را بپا داری… و زمین را با عدل پر کرده باشی و به دشمنانتخواری و عذاب را چشانده باشی.»
پی نوشت:
[۱] . اکمال الدین و اتمام النعمه، ج۲، ص۴۲۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳٫
[۲] . بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۸؛ ارشاد، ص۳۳۴٫
[۳] . اکمال الدین و اتمام النعمه، ج۱، ص۳۱۸٫
[۴] . غیبت نعمانی، ص۱۵۹؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۴۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۶۲
[۵] . کمال الدین، ص۳۷۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۱٫
[۶] . مائده/ ۱۱٫
[۷] . انعام/ ۱۵۳٫
[۸] . النحل/ /۹۲٫
[۹] . مائده/ ۸٫
[۱۰] . الحدید/ ۲۵٫
[۱۱] . التهذیب، ج۶، ص۲۲۷، ح۵۴۷؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۴۳، ح۱۵۴۳٫
[۱۲] . تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۷۹٫
[۱۳] . بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۰٫
[۱۴] . منتخب الاثر، ص۴۲۹٫
[۱۵] . بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵۷٫
[۱۶] . اکمال الدین و اتمام النعمه، ج۲، ص۶۴۶٫
[۱۷] . غیبت نعمانی، ص۲۵٫
[۱۸] . بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۸۰، (طبع قدیم) .
[۲۰] . بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۱، ح۱۰۳٫