زن در برخورد با حاکمان ستمگر
شکى نیست که دو عنصر حیات بخش اسلام، امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه هر فرد مسلمانى است و در تمامى زوایاى جامعه باید مورد توجه قرار گیرد.
بارزترین جلوههاى پسندیده معروف، در عدالت، حاکم عادل، قانون بر مبناى عدالت، پیوندها و ارتباطات عادلانه خلاصه میشود و مهمترین جلوههاى ناپسند منکر را میتوان، در رفتار نکوهیده، ستم، حاکم ستمگر، ستم به مظلوم، قانون ظالمانه، ستم در ارتباطات و نظایر آن یافت. تا آنجا این دو عنصر، اهمیت دارد که امام حسین(علیه السلام) در طلیعه قیام مقدس خود، این دو عنوان را قرار میدهد و میفرماید:
«اِنَّما خَرَجْتُ لطلب الْاِصْلاح فى اُمَّهِ جَدّى أُریدُ اَنْ آمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ»(۱)؛
«من تنها براى بهبود وضعیت امت جدم (پیامبر) قیام کردم. میخواهم مردم را به نیکیها دعوت کنم و از بدیها باز دارم.»
در پرتو این سخن گرانبار، به سادگى میتوان دریافت مبارزه علیه ظلم و ستمِ حاکمان و قیام بر ضد ارتباطات و مسائل سیاسى و اجتماعى ظالمانه و مبارزه در برابر قوانین ضد اسلام، همه بخشى از حرکت امر به معروف و نهى از منکر است. چنان که قیام جامعه براى تغییر حکومت ستمگر نیز در زمره عناصر امر به معروف و نهى از منکر، شمرده میشود.
در این راستا مرد و زن، دوشادوش یکدیگر باید در برابر ظلم، قد برافرازند و برای برپایى عدالت، تلاش کنند. به همین سبب است که ما نیز میگوییم، سخن صریح قرآن، بر این مسأله تأکید فراوان دارد.
از این جمله قرآن که می فرماید: مسلمانان دوستان یکدیگرند، به خوبى براى جامعه ویژگی هایى هم چون همکاری، آمیختگى و همیارى استفاده میشود. هر چند شاید در کتابهای لغت براى این کلمات به جز معانى معدودى نتوان یافت، اما به سادگى می توان از قرآن مفهوم واقعى این واژهها را دریافت. دامنه این کلمات، تمامى فعالیت هاى عمومى و اختصاصى بشر را در بر میگیرد و به همین سبب است که نمیتوانیم جامعه اسلامی جامعه اى بسته تصور کنیم، بلکه جامعهاى باز و آزاد است.
البته شکى نیست که محدوده باز بودن جامعه اسلامی، از مجراى ارزش هاى اخلاقی، فراتر نمیرود، چرا که اسلام مجموعهاى است که تمام ارکان آن به یکدیگر مربوطند و یک پیکره واحد است. بنابراین اگر پیرامون یکى از ابعاد و یا یکى از مسائل اسلام سخن بگوییم، بیگمان بسیارى ابعاد و مسائل دیگر نیز به همراه آن، بیان خواهد شد. از این رو به بررسى مستقل هر یک از این مسائل نیازى نداریم. بر این اساس، آنچه گفته شد چهره کلى و یا مسیرهاى کلى حرکت زن را در جامعه سیاسى اسلام مشخص می کند.
هیچ ارزشى در جهان ارزشها وجود ندارد که مربوط به انسان باشد، مگر آنکه هم مرد و هم زن در آن شریک می باشند.
پینوشت
۱-علامه مجلسی؛ بحارالأنوار؛ ج۴۴ ص ۳۲۹؛ المناقب؛ ابن شهر آشوب؛ ج ۴، ص ۸۹
منبع: سایت الشیعه