شیر مادر(۱)
مادران باید فرزندان خود را دو سال کامل شیر دهند. این براى هر کسى است که میخواهد به طور تمام، به فرزندش شیر بدهد. «قرآن کریم»
هر چند شیر مادر براى طفل شیرخوار، اهمیت حیاتى دارد و ارزش و جایگاه آن نیاز چندانى به بحث و اثبات ندارد، اما به دلیل این که زندگى ماشینى دنیاى صنعتى، منجر به دور افتادن انسانها از فطرت پاک انسانى شده و زن امروز، خود را زنى مدرن میداند و روشهاى جدید تغذیه را براى فرزندان خود ترجیح میدهد، ارایه چنین بحثى، ضرورى است. هر چند زنان مسلمان ما به دلیل پایبندى به دستورات اسلامى و بنا به سفارشات مؤکد پیشوایان دینى با عشق و علاقه، به فرزندان خود شیر میدهند، لیکن این خطر نیز وجود دارد که با گذشت زمان تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفته و به شیر خشک متوسل شوند. از این رو، در ابن نوشتار اهمیت شیر مادر را مورد ارزیابى قرار میدهیم.
شیر مادر، به خصوص در اولین روزهاى بعد از تولد و نیز در ماههاى بعد براى طفل شیرخوار، بسیار مهم و باارزش است، به گونهاى که هیچ غذاى دیگرى نمیتواند جایگزین آن گردد. این شیر براى رشد جسمى و تکامل مغزى طفل بسیار مؤثر است، حاوى مواد ایمنى است و ارتباط عاطفى بین مادر و کودک را محکمتر میکند. طفل شیرخوار، تنها در آغوش پرمهر مادر است که احساس امنیت میکند و این آرامش و امنیت، در رشد شخصیت و عواطف کودک تأثیر بسزایى دارد.
در حالى که امروزه تمام کارشناسان از ارزش و اهمیت شیر مادر صحبت میکنند، با این وجود، بسیارى از زنان به بهانههاى مختلف، از شیردادن به نوزاد که به قول خودشان پاره تن آنهاست، خوددارى میکنند. این گروه از زنان، از مضرات اقدام خود غافل و بیاطلاعند.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که چرا برخى از زنان، به فرزند خود شیر نمیدهند؟
بدون شک، آگاهى، تحصیلات، کار، تعداد فرزند، رفاه اجتماعى و اقتصادى و تغذیه خانواده در این تصمیم زنان اثرات قابل توجهى دارد. درست است که در جامعه امروز ما، زنان نیز در عرصه فعالیتهاى اجتماعى، اقتصادى در حال کار و تلاشند و در واقع، نیمى از نیروى فعال و خلاق جامعه را تشکیل میدهند و مجبورند در طول روز در محیط کار، حاضر بوده، به ناچار از فرزند شیرخوار خود دور باشند ـ یعنى براى مدتى تماس عاطفى و تغذیهاى طفل با مادر قطع شود ـ لیکن باید تسهیلات ویژه شیردهى و حمایت از خانواده در مورد مادران شاغل اجرا گردد تا خلأ عاطفى و تغذیهاى طفل پر شود. با تمام مزایایى که شیر مادر براى طفل شیرخوار دارد و با تمام تبلیغاتى که در این راستا صورت میگیرد، با این حال آمار نشان میدهد که تغذیه با شیر مادر، دچار افت شدید شده و حتى در بین بعضى از خانوادهها به فراموشى سپرده شده است.
چه عواملى باعث شده است فرزندان، از شیر مادر محروم شوند؟
تمام ادیان الهى به دلیل این که تعالیم آنها منطبق با فطرت انسان است، جنبههاى مختلف زندگى انسان را مورد توجه قرار داده، به مسایل غریزى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى … زندگى بشر توجه خاص دارند. در این راستا، پیشوایان دینى در مورد تغذیه با شیر مادر سفارشات زیادى نمودهاند. در رهنمودى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: براى کودک، شیرى بهتر از شیر مادرش نیست.*
در بعضى از کشورهاى پیشرفته و صنعتى که خانمها در فعالیتهاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى شرکت داشته و فرصت کافى جهت شیردادن به فرزندان خود ندارند، در شش ماهه اول تولد، به مادر اجازه داده میشود که در کنار فرزند خود بماند و به او شیر داده، مراقبتهاى لازم را به عمل آورد.
حتى در برخى از کشورها، هم به پدر و هم به مادر، در نه ماهه اول تولد جهت مراقبت از فرزندشان مرخصى داده میشود و حقوق و مزایاى خود را به طور کامل دریافت میکنند.
در کشورهاى توسعهیافته، کاهش شیردهى مادران سابقه طولانى ندارد، ولى به تازگى عدم تمایل مادران به شیردادن فرزند، چشمگیر شده است. این جهان صنعتى بود که شیشه و شیر خشک را جایگزین شیر مادر کرد و جداسازى مادر و نوزاد را در زایشگاهها رواج داد و از این راه یک بازار مصرفى وسیع براى عرضه شیر خشک تولید شده در کارخانجات صنعتى کشورهاى پیشرفته فراهم آورد و کشورهاى فقیر نیز با غفلت از عمق ماجرا این شیوه تغذیه را پذیرفتند. این در حالى است که در کشورهاى صنعتى این پدیده در حال تغییر است و هر روز که میگذرد تغذیه با شیر مادر، جایگاه و ارزش واقعى خود را بهتر از روز قبل باز مییابد، به گونهاى که مادران در طول دوران باردارى و همین طور بعد از زایمان نیز داراى رژیم غذایى مطلوب هستند، چرا که این موضوع، در افزایش شیر مادر و شیردهى مطلوب به فرزند مؤثر است.
عکس این ماجرا در کشورهاى جهان سوم، به این شکل در حال اجراست که مادران شهرنشین از طبقات مرفه و همچنین مهاجران روستایى به دلایل مختلف اقتصادى، فرهنگى و تغییر الگوهاى زندگى از دادن شیر به طفل شیرخوار خود، اجتناب میورزند. در واقع این کشورهاى صنعتى هستند که حتى براى تغذیه نوزادان کشورهاى جهان سوم نیز برنامهریزى کردهاند و از این راه، سودهاى کلانى به جیب شرکتهاى تولیدکننده شیر خشک سرازیر میکنند! ضرورت توجه بیشتر گزارشات پزشکى، بیانگر این است که شیرخوارانى که کمتر از شش ماه شیر مادر را خوردهاند یا اصلاً شیر مادر را نخوردهاند، پنج تا ده بار بیشتر از کودکانى که شش ماه یا بیشتر شیر مادر را خوردهاند، در شش ماه دوم زندگى خود، در معرض خطر مرگ قرار میگیرند.
در بیشتر مناطق روستایى کشورهاى در حال توسعه، تغذیه با شیر مادر همچنان زیاد است، لیکن بیاطلاعى از دادن غذاهاى کمکى و مناسب به شیرخوار، مشکلات سوء تغذیه، بیمارى و عدم سلامت و بهداشت کودکان را به دنبال دارد. ناگفته نماند که هر چند تغذیه با شیر مادر، مهمترین عامل رشد و تکامل کودک است اما عوامل غذایى دیگرى نیز هست که باید متناسب با سن بچه شروع شود که در غیر این صورت، طفل شیرخوار قطعا شاهد آثار بد سوء تغذیه خواهد بود. همین طور در کشورهاى جهان سوم که گرایش به تغذیه با شیر خشک فزونى یافته است، به دلیل این که مادران، تنها شیر خشک را غذاى اصلى طفل خود میدانند، هر سال، چندین میلیون کودک، به دلیل عدم آگاهى مادران و فقر اقتصادى این کشورها و تغذیه نامطلوب مادران به عواقب وخیم سوء تغذیه گرفتار و در معرض خطر مرگ قرار میگیرند و به دلیل همین فرهنگ غذایى تحمیلى است که حتى مادرانى که شیر کافى دارند با اصرار از مراکز بهداشتى، درخواست تغذیه با شیر خشک میکنند.
برطرف نشدن نیازمندیهاى زنان، عدم رفاه نسبى و وجود فقر نیز از عواملى است که برنامههاى تبلیغى تغذیه با شیر مادر را با شکست روبهرو ساخته است. از این رو، بعضى از مادران از نظر روحى و گاهى جسمى آمادگى شیر دادن به فرزند خود را ندارند. به دلیل این که شیر مادر داراى عوامل ضد بیمارى و ایمنیبخش است، عدم تغذیه با شیر مادر مشکلاتى براى سلامت و بهداشت شیرخواران به بار میآورد که قابل جبران نیست. امروزه افت تغذیه با شیر مادر، یکى از عمدهترین مسایل بهداشتى است. اینک مهمترین عوامل مؤثر در کاهش تغذیه با شیر مادر را مورد بررسى قرار میدهیم.
تغذیه نامناسب مادران
الگوهاى تغذیه در کشورهاى در حال توسعه و همچنین در کشور ما، از زیربناى نادرستى برخوردار است. در بسیارى از خانوادهها تغذیه، مراقبت و رعایت مسایل بهداشتى در مورد فرزندان پسر اهمیت بیشترى دارد. این شیوه غلط در سنین بالاتر با شدت بیشترى ادامه مییابد، به طورى که زنان معمولاً به طور دایم مشغول کارند و سختتر از مردان کار میکنند. آن گروه از زنان که خانهدار هستند، نسبت به رفاه خانواده حق اعتراض ندارند، چرا که مرد خانه مدعى است که من کار میکنم و شما همه مصرفکننده هستید. در چنین خانوادههایى معمولاً بچهدارى، خانهدارى و گاه خرید مواد غذایى به عهده خانم است که در واقع باید به یک زمان چندین کار طاقتفرسا را با هم انجام دهد، در حالى که اغلب مردان این همه زحمت را کار نمیدانند. در حقیقت این زنان هستند که بیشتر و سختتر از بقیه افراد خانواده کار میکنند، در حالى که از نظر استراحت و تأمین مواد غذایى لازم ـ نسبت به بقیه ـ در سطح پایینترى قرار دارند. این وضعیت غذایى نامطلوب حتى در دوران باردارى و شیردهى نیز ادامه مییابد. این در حالى است که تغذیه صحیح در دوران باردارى و شیردهى براى تأمین سلامت و بهداشت کودکان اهمیت زیادى دارد. در صورتى که تغذیه مادران باردار، مطلوب نباشد یا استراحت کافى نداشته باشند و فشار کار، آنها را به زحمت اندازد، سلامت مادر و طفل شیرخوار به طور جدى به مخاطره میافتد. شیردادن مادر در حالى که تغذیهاش کافى نباشد، منجر به تضعیف بیشتر مادر میشود.
همان طور که در قسمتهاى قبل مطرح کردیم، رعایت فاصله بین دو زایمان (حداقل سه سال) و همچنین تعداد فرزندان، به طور مستقیم بر وضعیت تغذیه، بهداشت و سلامت مادر تأثیر میگذارند. از این رو، عدم هماهنگى مسؤولین بهداشتى و مراکز اشتغال بانوان باعث میشود که جامعه، پیامدهاى ناگوار آن را تحمل کند.
عدم شناخت مزایاى شیر مادر
با این که تغذیه با شیر مادر، جزء امور غریزى است، اما چون دستخوش حوادث فرهنگى اجتماعى شده، ارزش و اهمیت آن نیز از یاد رفته است. بدین خاطر، دستگاههاى مربوط باید با توجه به علل و عواملى که موجبات این فراموشى را فراهم آوردهاند، به تمام اعضاى خانواده، آموزشهاى لازم را بدهند چرا که اگر اینجا نیز تنها مادران را مقصر بدانیم به عدالت داورى نکردهایم. اگر ما بتوانیم وضع رفاهى و تغذیهاى مادران را سامان بخشیم و مردان جامعه و مراکز اشتغال بانوان را متقاعد و بلکه ملزم به رعایت حقوق مادران نماییم به گونهاى که مادر با خاطرى آسوده و دور از ناسازگارى شوهر و مشکلات محل کار، به فرزند دلبندش شیر بدهد، به میزان زیادى از افت تغذیه با شیر مادر جلوگیرى کردهایم و در نتیجه، جامعه، از ضایعات بسیارى در امان مانده است. اگر جامعه قبول کند که شیردادن مادر به طفل شیرخوار خود یک امر حیاتى براى خانواده و اجتماع است، مادران نیز به شیردادن تمایل پیدا کرده و این امر مهم را به عنوان یک مسؤولیت انسانى و عاطفى، با جان و دل میپذیرند اما اگر تنها به تبلیغات بسنده کنیم، هیچ گونه تحولى در بینش و آگاهى مادران به وجود نخواهد آمد.
عدم حمایت همه جانبه
تنها آگاهى دادن و تبلیغات، نمیتواند مانع افت شیردهى مادران شود. همان گونه که گذشت تمام نهادهاى تصمیمگیرنده جامعه باید به نیازهاى زن به عنوان یک مادر به طور همه جانبه توجه کنند تا او خود را تنها و بیپناه احساس نکند. متأسفانه در بسیارى از خانوادهها، زن در چرخاندن امور خانه، احساس غربت و تنهایى میکند. اغلب شوهران براى زحمات همسر خود، ارزشى قایل نمیشوند و گاه همسران خود را تحقیر میکنند. در هر مشکلى که در محیط خانواده پیش آید، اعم از مشکلات تغذیه، لباس، بهداشت و بیمارى فرزندان، زن مقصر شناخته میشود. بعضى از شوهران نه تنها مادران را به شیردادن تشویق نمیکنند، بلکه بارها دیده شده که مادرى در حال شیردادن مورد توبیخ شوهر واقع شده، چرا که غذا یا چاى او آماده نبوده است. شوهر باید توجه داشته باشد که او هم در امور خانه سهمى دارد و باید پشتیبان همسرش باشد؛ در نظافت خانه، شستن لباس، رسیدگى به فرزندان، خرید مواد غذایى و غیره باید به همسرش کمک نماید.
در اینجا باید نقش مؤثر نهادهاى قانونگذارى و مسؤولین تصمیمگیرنده را در ایجاد تسهیلات رفاهى، اقتصادى و شغلى براى مادران شاغل مورد تأکید قرار دهیم تا آنان ضمن حفظ شغل خود به خصوص در شش ماه اول تولد در کنار فرزند خود باشند و در طول دوران شیردهى و در ساعات ادارى نیز بتوانند براحتى و به عنوان یک وظیفه به فرزند خود شیر بدهند که با ایجاد مهدکودکهاى استاندارد این مشکل نیز حل خواهد شد. بدین ترتیب، اگر جامعه، مسؤولین و شوهران از مادران شیرده حمایت کنند، این حمایت همگانى باعث ایجاد اعتماد به نفس در مادران شده و مطمئن میشوند که آنچه را که انجام میدهند ارزشمند است و مورد تأیید و تقدیر همگان قرار میگیرد.
عدم سلامت مادران
سلامتى مادر، عمدهترین و اساسیترین عامل موفقیت در شیردادن است. مراد از سلامتى، رفاه کامل جسمى، روحى، روانى و اجتماعى است. در مباحث قبلى یادآور شدیم که حاملگیها و زایمانهاى مکرر براى سلامت و بهداشت مادر و کودک بسیار خطرناک است. در کشورهاى در حال توسعه و توسعهنیافته بیشتر زنان در یک حلقه معیوب باردارى، زایمان، شیردهى، سوء تغذیه و بیماریهاى عفونى گرفتارند. آنها از عدم مراقبتهاى کافى و مناسب در دوران حاملگى و زایمان، عدم تغذیه مناسب بر اثر رعایت نکردن فاصلهگذارى بین فرزندان، کمخونى، بیمارى و توسل به سقط جنینهاى غیر قانونى که اغلب غیر بهداشتى نیز هستند، رنج میبرند. این مسایل خواه ناخواه، به تدریج در طول زندگى بر سلامت، بهداشت و شیردهى مادران تأثیر بد میگذارد.
نابسامانیهاى روحى، ترس و اضطراب
اضطراب و نگرانى ناشى از فشار کارهاى سخت و خستگى، به طور مستقیم شیردهى مادر را مختل میکند. عدم امنیت روحى مادر به علت مشکلات خانوادگى و اجتماعى، شیر مادر را کم میکند، در حالى که امنیت و آسایش روانى و جسمى، باعث اعتماد به نفس مادر شده، به طور چشمگیرى علاقه مادر را به شیردادن افزایش میدهد.
جداسازى مادر و نوزاد و نارسایى خدمات بهداشتى
اطلاعات ناقص در مورد دوران باردارى و تغذیه نامناسب در این دوران، یکى دیگر از علل کاهش شیر مادر است، زیرا بسیارى از مردم به وضع تغذیه و توجه به حالات روحى و روانى مادر در زمان حاملگى اهمیت نمیدهند و گمان میکنند هیچ ارتباطى بین این دوره با زایمان و شیردهى نیست، در حالى که زن باردار در این دوره براى یک شیردهى موفقیتآمیز آماده میشود.
در زایشگاهها، نوزاد را بلافاصله بعد از تولد از مادر جدا میکنند. این قطع ارتباط عاطفى مادر و نوزاد هر چند موقت است، لیکن میتواند شیر مادر را کاهش دهد. امروزه در برخى از کشورهاى پیشرفته در زایشگاهها، بیدرنگ نوزاد را روى سینه مادر میگذارند، نوزاد سینه مادر را پیدا کرده، شروع به مکیدن میکند. به تازگى در این کشورها، توجه بسیار زیادى به ارتباط نوزاد و مادر شده است و براى حفظ این ارتباط در ماههاى شیرخوارگى، مراکزى ایجاد کردهاند که طفل بیمار در کنار مادرش بسترى شده و از شیر او تغذیه کند. امید است در کشور ما که روابط خانوادگى سرشار از عطوفت و محبت است با راهاندازى مراکزى مشابه، در راه تقویت و ترویج تغذیه با شیر مادر به شکل عملى و جدى اقدام شود.
توزیع و ترویج شیرخشک
وجود شیرخشک نیز یکى از علل کاهش شیر مادر است. با توجه به عدم تولید شیرخشک در کشورهاى در حال توسعه – که مصرفکننده اصلى آن هستند ـ وابستگى اقتصادى شدیدى به شرکتهاى خارجى ایجاد میشود. این در حالى است که کشورهاى تولیدکننده شیرخشک، خود اکنون گامهاى عملى و مؤثرى در جهت تغذیه با شیر مادر برداشتهاند که نمونههاى آن توضیح داده شد.
وجود قوطیهاى شیرخشک با عکس یک خانم بانشاط و یک بچه چاق و سرحال، به طور گولزنندهاى این باور را براى مادران جهان سومى ایجاد میکند که شیرخشک، بهتر و بهداشتیتر از شیر مادر است. اگر چه ما منکر این نیستیم که در موارد خاصى، تغذیه باید جایگزین شیر مادر شود، ولى همان گونه که مسؤولین محترم، خود، توجه دارند و تاکنون تبلیغات مفیدى در جهت آگاهیدهى به مادران داشتهاند، باید هر چه بیشتر در این باره تلاش نمایند و همیشه ترویج شیوههاى عملى تغذیه با شیر مادر و سرمایهگذارى در جهت تقویت این امر را بر وارد کردن انواع و اقسام شیرخشک ترجیح دهند. روشن است این امر مسألهاى نیست که بتوان با یک تصمیم و در یک روز به انجام رساند، بلکه باید تمام عواملى را که به تقلیل شیردهى مادر میانجامد، بررسى کرد و شیوههاى جایگزین را جستجو نمود. بدیهى است که استفاده از شیوههاى مختلف آگاهیدهى، نقش عمدهاى را ایفا خواهد کرد.