احترام، کلید زندگی عاشقانه
فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّه؛
و زنان صالح، زنانى هستند که متواضع وفرمانبردارند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ می کنند.(نساء ۳۴)
هر زنی در فکر این است که قلب شوهرش را تسخیر کند، او را عشق و شیدای خود بگرداند، از این رو، تمامی کوشش خود را برای رسیدن به این هدف مبذول میدارد؛ گاهی اوقات به نتیجه نمیرسد و ناامید میشود! حتی گاهی نتیجه ی عکس میگیرد، یعنی آن که با زحماتها و گذشت و ایثارهای فراوان، نه آن که همسرش به او نزدیک نشده بلکه نسبت به او سردتر شده است. در این حالت ضمن گیج شدن، از او ناامید شده و از همسرش طلاق عاطفی میگیرد! چرا این گونه شده است؟ چرا قلب همسرش را جذب نکرده، بلکه از دست داده است؟
پاسخ این پرسشها یک کلمه است؛ به همسرش “احترام” نگذاشته است. این پاسخ بیشتر تعجب زن را برمیانگیزد! و میگوید: آقا! من خیلی به شوهرم احترام گذاشتم ولی او لیاقت نداشته است! این خانم درست میگوید ولی با عدم توجه به روحیه ی مرد، با انجام بعضی از کارها، تمام زحمات خودش را از بین برده است.
سعی شده در این نوشته “احترام گذاشتن به مرد” را در حد امکان، تبین شود تا اولاً باور کنید که تنها و بهترین و سریعترین راه جذب مردان “احترام گذاشتن به مرد” است ثانیاً چگونگی احترام به مرد را بیاموزید. با پیگیری این نوشتهها و عمل به آنها، قلب همسرتان را تسخیر نمایید.
الف ـ احترام، محترم
لغت احترام از “حرم” میباشد، در لغت نامهها این گونه معنی شده است: مورد توجه، رعایت؛ فرد محترم ارجمند، شرافتمند، واجب الاحترام(فرهنگ جامع نوین ،ص۲۹۲).
ب ـ احترام به مرد چرا؟
برای بعضی از زنان این سؤال است که “چرا باید به مردان احترام گذاشت؟ ” مگر ما زنان نیاز به احترام نداریم؟
احترام به مرد به معنای عدم احترام به زن نیست. متأسفانه در جامعه اسلامی ما همراه تهاجم فرهنگی، فمنیسم نیز در جامعه زنان مسلمان رسوخ کرده است، فمنیسم دو حرف اساسی دارد یکی توجه به شخصیت زن و دیگر برابری با مرد، حتی بعضی از رادیکالی آنها بر آن عقیده هستند که “مرد را باید با تحقیر در قبضه ی خود گرفت”!!!
جریحهدار کردن غرور یک مرد برای او خیلی گران تمام میشود و امکان دارد.
در زندگی زناشویی تأثیر نامطلوب دائمی بگذارد. یک مرد به سختی میتواند خفیف شدن از جانب زنش را به فراموشی بسپارد.
در مورد توجه و احترام به شخصیت زن هیچ مکتبی مانند دین اسلام به آن توجه نکرده است، با کمی مطالعه در آیات و احادیث به این حقیقت میرسیم. اما در قسمت دوم، غرب هم نپذیرفته است؛ به گفته ی خانم دکتر لورا شل سینگر که مشاور در رادیو واشینگتن است دقت نمایید: “رویکرد فمنیستها که میخواهند زنها را بدون مردان ترجیح بدهند و فرزندان بدون پدر بزرگ شوند و نیز اخراج مردان به عنوان موجوداتی غیر ضروری وحتی خطرناک، مسلماً مانع از آن شده است که زنان به ازدواجهای تک همسری و روابط زناشویی پایبند ی نشان دهند و این خودبینی وخود محوری درباره ی ارزش زنان از یک سو و تکفیر کردن مردان از سوی دیگر، سببی است تا زنها با مردان بد رفتاری میکنند چرا؟ زیرا آن چه در جامعه میگذارد به زنها احساس کاذب برتر بودن داده است(آیین شوهر داری ،ص۸۴).”
إِنَّ الْمَرْءَ یَحْتَاجُ فِی مَنْزِلِهِ وَ عِیَالِهِ إِلَى ثَلَاثِ خِلَالٍ یَتَکَلَّفُهَا وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ فِی طَبْعِهِ ذَلِکَ مُعَاشَرَهٌ جَمِیلَهٌ وَ سَعَهٌ بِتَقْدِیرٍ وَ غَیْرَهٌ بِتَحَصُّنٍ؛
به درستى که مرد براى اداره خانه و خانوادهاش، به سه صفت نیاز دارد و هر چند این صفات در او نباشد: خوش رفتار بودن، بذل و بخشش به اندازه نمودن و غیرت به جا که خانواده را حفظ نماید(بحار ج ۷۵،ص ۲۳۵).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَهً فَلْیُکْرِمْهَا؛
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس همسری گرفت پس باید او را احترام نماید( مستدرکالوسائل ج: ۱۴، ص ۲۵۰)
کلمه” بعوله” جمع” بعل” است، و بعل به معناى نر از هر جفتى است، البته مادام که جفت هستند و علاوه بر دلالتى که بر مفهوم خود دارد، اشعارى و بویى هم از تفوق و نیرومندى و ثبات در شدائد دارد، واقعیت خارجى هم همین طور است، چون می بینیم: در هر حیوانى نر از ماده در شدائد نیرومندتر است و بر ماده خود نوعى برترى دارد، و در انسان نیز، شوهر نسبت به همسرش همین طور است و نیز به همین جهت زمین بلندتر از زمین هاى اطرافش را بعل میگویند، بت بزرگ و نخلى که بزرگتر از همه نخلها باشد، و هر چیز بزرگى از این قبیل را بعل میگویند.(ترجمه المیزان ج ۲ص۳۴۷)
وقتی مرد احساس کرد که زن او را لایق و با جرأت میداند به خود میبالد و این شهامت را به دست میآورد که برای مقابله با هر مشکلی سینه سپر کند.
همان گونه که در آیه ی سوره ی نساء اولین خصلت یک زن صالح را «قانتات » بیان نموده است، علامه طباطبایی در مورد معنای قانتات میفرماید: قنوت به معنی اطاعت و خضوع دائم است (طباطبایی،ج۸،ص۱۸۱). و همچنین در بخش روایات حدیثی از تفسیر قمی نقل میکند «امام باقر (علیه السلام) فرمودند: قانتات یعنی مطیعات»
زن برای تحقق این احترام و تواضع، باید دو کار را نسبت به همسرش رعایت کند:
۱ـ تأیید و مقبولیت همسر
۲ـ تکریم کردن شوهر
«مردها میتوانند در بازداشتگاههای اسرای جنگی، شلاقها را تحمل کنند، اما نمیتوانند جریحهدار شدن غرور خود را تحمل نمایند. برای آنها تأیید شدن از سوی همسرشان در حکم دریافت اکسیژن است و اگر این تأیید صورت نگیرد، احساس مردانه خود را از دست میدهد »(شل سینگر، ص، ۱۱۰) .
دکتر مجد در کتاب روانشناسی زن و مرد میگوید که در تحقیقی که از ده هزار زن موفق غربی که زندگی زناشویی و اجتماعی رضایتبخشی داشتهاند، پرسیده شد که:
شما پایههای توفیق در زندگی داخلی خود را چه میدانید؟ آنها در پاسخ به دو مورد اشاره کردند:
۱ـ تأیید کردن همسران
۲ـ احساس لذّت از انجام وظایف داخلی خانه (ص،۳۴).
«خانم محترم! شما باید به نوعی با شوهرتان حرف بزنید که احساس سربلندی و افتخار کند و حرفهای شما موجب تشویق او شود. خوار و خفیف کردن شوهر، گناه غیر بخشش و غیر قابل جبران است که یک زن مرتکب میشود. جریحهدار کردن غرور یک مرد، برای او خیلی گران تمام میشود و امکان دارد در زندگی زناشویی، تأثیر نامطلوب دائمی بگذارد. یک مرد به سختی میتواند خفیف شدن از جانب زنش را به فراموشی بسپارد(کارنگی ،ص،۵۸).
و در جای دیگر، خانم دوروتی کارنگی در مورد تأثیر کلامی زن در رشد و ارتقای مرد این گونه میگوید”
«وقتی مرد احساس کرد که زن او را لایق و با جرأت میداند، به خود میبالد و این شهامت را به دست میآورد که برای مقابله با هر مشکلی، سینه سپر کند. او از لیاقت خود اطمینان مییابد و همین امر، اعتماد به نفس لازم را در او به وجود میآورد و قوت قلبی که به او داده شده است، باعث موفقیتش میشود»(کارنگی، ص۵۷).
نویسنده: غلامعباس خراسانی